Abstract:
دامغه در مادۀ 709 ق.م.ا. «پارگی کیسۀ مغز» تعریف شده است. دیه دامغه در قانون، خواه با صدمه خواه با جراحت باشد، عبارت است از «دیه مأمومه به علاوه ارش پارگی کیسه مغز». مأمومه با ورود آلت جنایت به جمجمه، که تا قبل از کیسۀ مغز نفوذ میکند، محقق میشود و دیۀ آن ثلث دیه کامل است. حال، اگر کیسۀ مغز بدون هیچگونه جراحتی دچار پارگی و دامغه حاصل شود، لزوم قانونی ثبوت دیۀ مأمومه همراه ارش پارگی کیسۀ مغز به عنوان یک اشکال در تقنین 709 ق.م.ا. مطرح خواهد بود. زیرا اقتضای اصل تناسب جنایت با مجازات آن است که جانی به ارش پارگی کیسه مغز محکوم شود، نه اینکه دیۀ مأمومه هم به آن اضافه شود؛ مگر آنکه گفته شود همراهی مأمومه با ارشِ کیسۀ مغز یک بیان روایی است که تبعیت از آن در قالب دیه مقدر واجب است. پژوهش حاضر به روش توصیفیـ تحلیلی در مقام اثبات آن است که تقنین دامغه نه از اصل تناسب جنایت با مجازات پیروی میکند و نه حتی دامغه به منزلۀ یک جنایت دارای دیۀ مقدر در روایات وجود خارجی دارد. حذف واژۀ دامغه از قانون و سپردن آن به قوانین جنایات غیر مقدر نتیجۀ پژوهش حاضر است.
The Art. 709 of IPC defines damigha as ''rapture of brain sac''. According to the law, the blood money for damigha, whether by injury or damage, is equivalent to ''a blood money for ma'muma plus to arsh of brain sac rapture''. Ma'muma is realized by the entrance of the crime tool into the skull that reaches just close to the brain sac but before it; here, the blood money is one-third of a full blood money. Now, if the brain sac is torn without any injury, which means the realization of damigha, then, there seems to be a legal problem in the legislation of art. 709 on the necessity of proving a ma'muma blood money as well as an arsh of brain sac rapture; because the principle of the proportionality of crime and punishment behooves the arsh of a brain sac rapture, not adding the ma'muma to it unless it is said that the addition of ma'muma to brain sac arsh is a tradition which makes it necessary to be followed under the title of determined blood money. Using a descriptive-analytic method of research, this study aims at proving that the legislation of damigha neither follows the principle of the proportionality of crime and punishment nor does it exist in the traditions as a crime with determined blood money. The elimination of the term damigha from law and leaving it to the laws related to undermined blood money crimes is the result of the present research.
Machine summary:
تمايزي که پيش تر دربارة «دامغه » اشاره شده بود از اين قرار است که چرا با توجه به اينکه قانون گذار در تعريف ماهيـت دامغـه يـک ماهيت مستقل را تحت عنوان «پارگي کيسۀ مغز» برگزيده است ، در تعيين ديۀ دامغه ، بـه اسـتقلال يادشـده توجـه نداشـته و همان طور که اشاره شد ديۀ آن را «ديۀ مأمومه » به علاوة «ارش پارگي مغز» قرار داده است ؟ آيا تقنـين «ارش پـارگي مغـز» براي جنايت دامغه کافي نيست ؟ قانون گذار بر چه اساس ديۀ جنايت دامغه را بدون هيچ گونه قيدي به ارش پارگي کيسۀ مغـز به علاوة ديۀ مأمومه تعيين ميکند؟ مصدر سؤالات و ابهامات بيان شده به عدم رابطۀ منطقي ميان ميزان ديۀ دامغه با ماهيـت دامغه برميگردد.
بسياري از فقهاي اماميه دربارة دامغه بر اين عقيده هسـتند کـه جنايت وارده موجب شکستن استخوان هاي صاقوره و منجر به پاره شدن کيسۀ مغز و آسيب رساندن بـه مغـز مـيشـود (خمينـي، ١٣٩٢ ش ، ج ٢: ٦٣٥؛ نجفي، ١٤٠٤ ق ، ج ٤٣: ٣٣٦؛ محقـق حلـي ، ١٤٠٨ ق ، ج ٤: ٢٦٠؛ فقعـاني، ١٤١٨ ق : ٣٣٠؛ شـهيد ثـاني، ١٤١٣ ق ، ج ١٥: ٤٥٩).
بر اساس تحليل بيان شده بايد گفت ديۀ دامغه برابر خواهد بود با ديۀ مأمومه که ثلث ديۀ کامل است به علاوة ارش پارگي کيسۀ مغز (فاضل موحدي لنکراني، ١٣٧٦: ٢٥٨؛ موسـوي سبزواري، ١٤١٣ ق ، ج ٢٩: ٢٩٣).
ديۀ دامغه در بيان قانون گذار عبارت است از «ديۀ مأمومه به عـلاوة ارش پارگي کيسۀ مغز».