Abstract:
حفظ و سلامتی نفس از اهداف دیرین بشر بوده که دین نیز بر لزوم آن تأکید کرده است. از روشهای باستانی درمان که مورد تأیید شرع نیز واقع شده «حجامت» است. در احادیث متعدد، علاوه بر تشویق به حجامت، پارهای از احکام آن نیز بیان شده است که فقها و شارحان حدیث در تبیین جزئیات آن اختلافنظر دارند. مقالۀ حاضر به روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی جایگاه پیشۀ حجامت و کیفیت ضمانت حاجم پرداخته و دیدگاههای فقهی را در این دو حوزه تحلیل کرده است. در جمع بین روایات دالّ بر نکوهش پیشۀ حجامت و تشویق بدان میتوان گفت علت نکوهش احتمال اصابت خون به لباس و بدن حاجم و ناظر به شرایط بهداشتی گذشته بوده و همچون سایر مشاغل اصل بر اباحۀ آن است. در خصوص ضمانت حاجم نیز چنانچه خطای حاجم موجب آسیب جانی یا عضوی شود پرداخت دیه واجب است و در صورت عمدی بودنِ آن اصل بر قصاص است و در شرایطی که امکان مماثلت در قصاص نباشد یا در صورت درخواستِ محجوم یا اولیای دم دیه ثابت میشود.
Keeping the soul healthy has been one of the ancient goals of mankind along history, and its necessity has also been emphasized in religion. One of the ancient therapeutic methods approved by Shari'a is hijama (cupping). In addition to encouraging cupping, some of its rulings have been stated in many traditions which jurists and hadith commentators disagree on their clarification in detail. Using a descriptive-analytical method, this article has investigated the position of cupping therapy and the quality of the cupping therapist (hajim)’s guarantee. In addition, it analyzed jurisprudential views in these two areas. To solve the problem of incapability of two opposed groups of narrations, in which some condemn cupping while others encourage it, it is concluded that the reason for the condemnation is the possibility of blood getting on the cloth and body of the cupping therapist and the health conditions of the past, so that, like other professions, it is basically permitted (mubah). Regarding the hajim’s guarantee, if his mistake causes injury to life or limb, it is obligatory to pay the blood money (diyi). If it is intentional, retribution (qisas) is the basic ruling, and in the case where it is not possible to match the retribution, or in case of the request of the mahjum (person who was cupped) or his legal avenger of blood, the payment of blood money is obligatory.
Machine summary:
همان طور که ملاحظه ميشود بيشتر پژوهش هاي يادشده به بررسي حجامت از نظر فقهي و پزشـکي پرداختـه انـد و تـاکنون پژوهشي جامع که به تحليل فقهي و بررسي جايگاه و احکام پيشۀ حجامت ، همچون جواز اخذ اجرت حجام و ضـامن بـودن وي، بپردازد انجام نشده است .
از ديدگاه فقهاي حنفيه رواياتي که حجامت را با اوصافي چون «خبيث بودن » يا «شر بودن » توصيف کرده اند منسوخ شده انـد و از نگاه برخي نيز حمل بر کراهت ميشود (ابن عابدين ، ١٤١٢، ج ٦: ٥٢ ـ ٥٣).
برخي از فقها نيز معتقدند در همۀ روايات منقول از احمد بن حنبل نص صريحي بر تحريم اجـرت حجـام از جانـب وي نقـل نشده است و از نگاه ايشان انجام دادن حجامت و اجرت آن مباح است (ابن قدامه ، ١٣٨٨، ج ٥: ٣٩٩) و با توجه به مباح بودن کار و اجرت حاصل از آن نميتوان اين پيشه را به دنائت و پستي موصوف کرد يا جايگاه اجتماعي حجام را تنزل داد (قرطبـي ، ١٣٨٤، ج ٦: ١٨٤).
بر همين اساس اگر در هنگام حجامت فرد دچار آسيب يا فوت شود حاجم ضامن نخواهد بود (ابن نصر، بيتا: ١٣٧٠) و بـا توجه به آنکه تعمدي در کار نبوده و رضايت محجوم هم ثابت است ديه نيز ثابت نميشود (ابن رشـد الحفيـد، ١٤٢٥، ج ٤: ٢٠٠).
احمد بن حنبل نيز در مورد ضامن بودن حاجم معتقد است که اگر خطايي رخ داده باشد که سبب فوت يا قطع عضـو يـا ازالـۀ منافع شود بايد عاقله ديه را پرداخت کنند و همچون قتل خطا با آن برخورد ميشود.