Abstract:
قرآن کریم در راستای هدایت، انسان را گاه، به صراحت، گاه به کنایه و اشاره؛ گاه، با انذار و گاه با تبشیر، به اموری ترغیب و از مسائلی باز میدارد و او را به انتخاب آگاهانهی بهترین و پر ثمرترین راه کمال فرامیخواند. از جمله اموری که قرآن مخاطبان خود را به طور غیرمستقیم نسبت بدان هشدار داده و از آن بازداشته، «لعب» است. لازمهی دوری جستن و پرهیز از درافتادن به دام لعب، شناخت این پدیده است. این که لعب در قرآن به چه معناست؟ چه مؤلفهها و شاخصههایی دارد؟ چه مصادیقی دارد؟ چرا از آن نهی شده است؟ این نوشتار برای یافتن پاسخ این پرسشها با تکیه بر روش معناشناختی ساختگرا کوشیده است مؤلفههای معنایی لعب را در سطح همنشینی به دست دهد. حاصل آنکه، هرچند لعب، در کودکی اثربخشترین راه بالندگی و رشد فکری و جسمی و بعدها بهترین وسیله برای تمدید قوا و زدودن آثار خستگی و ایجاد نشاط در تمام دوران حیات است و جسم انسان نیازمند بدان، در قرآن کریم، ضمن اشارهای گذرا به این بُعد «لعب»، صورتبندی دیگری از لعب دارد و آن را در دو سطح بهکار میبرد. نخست، معنایی که برای مخاطبان اولیه آشنا است. دوم معنای بازتولید شدهی قرآن. «بطلانکاری»، «ضد حق بودن»، «ضد عقلانیت»، «سرخوشی»، «ضد جدیت»، مؤلفههای کاربست نخست لعب است.«ناپایداری/گذرایی»، «عدم قطعیت»، «غفلتزایی»، «بیثمری / بیحاصلی»، «فرصت سوزی»، «مواجهه معرضانه» و... مهمترین مؤلفهها در معنای نوپدید قرآنی است. این مؤلفهها میتوانند به عنوان شاخصهایی برای شناخت مصادیق روزآمد لعب مورد استفاده قرار گیرند.
قران کریم در راستای هدایت، انسان را گاه، به صراحت، گاه به کنایه و اشاره؛ گاه، با انذار و گاه با تبشیر، به اموری ترغیب و از مسايلی باز میدارد و او را به انتخاب اگاهانهی بهترین و پر ثمرترین راه کمال فرامیخواند. از جمله اموری که قران مخاطبان خود را به طور غیرمستقیم نسبت بدان هشدار داده و از ان بازداشته، «لعب» است. لازمهی دوری جستن و پرهیز از درافتادن به دام لعب، شناخت این پدیده است. این که لعب در قران به چه معناست؟ چه مولفهها و شاخصههایی دارد؟ چه مصادیقی دارد؟ چرا از ان نهی شده است؟ این نوشتار برای یافتن پاسخ این پرسشها با تکیه بر روش معناشناختی ساختگرا کوشیده است مولفههای معنایی لعب را در سطح همنشینی به دست دهد. حاصل انکه، هرچند لعب، در کودکی اثربخشترین راه بالندگی و رشد فکری و جسمی و بعدها بهترین وسیله برای تمدید قوا و زدودن اثار خستگی و ایجاد نشاط در تمام دوران حیات است و جسم انسان نیازمند بدان، در قران کریم، ضمن اشارهای گذرا به این بعد «لعب»، صورتبندی دیگری از لعب دارد و ان را در دو سطح بهکار میبرد. نخست، معنایی که برای مخاطبان اولیه اشنا است. دوم معنای بازتولید شدهی قران. «بطلانکاری»، «ضد حق بودن»، «ضد عقلانیت»، «سرخوشی»، «ضد جدیت»، مولفههای کاربست نخست لعب است.«ناپایداری/گذرایی»، «عدم قطعیت»، «غفلتزایی»، «بیثمری / بیحاصلی»، «فرصت سوزی»، «مواجهه معرضانه» و... مهمترین مولفهها در معنای نوپدید قرانی است. این مولفهها میتوانند به عنوان شاخصهایی برای شناخت مصادیق روزامد لعب مورد استفاده قرار گیرند.