Abstract:
شناخت شرایط حاکم بر روزگار تدوین تفاسیر قرآن، امری مهم و شایستۀ درنگ است. در این میان تأثیرپذیری مفسّران اندلس از فضای اموی حاکم بر جغرافیا و فرهنگ آن دیار و انعکاس آن در چگونگی بهرهگیری آنان از گزارشهای تاریخی و روایات تفسیری، مورد پژوهش این تحقیق است. پژوهش حاضر، با جمعآوری دادههای کتابخانهای و روش پردازش توصیفیتحلیلی، به ارزیابی کیفی تأثیرپذیری شماری از مفسّران اندلسی، یعنی ابنعطیه، قرطبی، ابنجُزَی کلبی و ابوحیان، در بستر اعتقادی و اجتماعی حاکم بر مغرب اسلامی در تفسیر آیات ولایت پرداخته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که خاستگاه اموی مفسران یادشده، زمینهساز برداشتهای ناقص و یکسویۀ آنان از آیات ولایت و در نظر نگرفتن حجم قابلتوجهی از روایات فریقین در تفسیر این آیات شده است. این مفسرّان، با بهرهگیری از فضاپردازی و دامن زدن به گزارشهای تاریخی نامرتبط با فضای نزول آیه، تأکید حداکثری بر مسائل ادبی در تفسیر و چشمپوشی از دیگر احادیث تفسیری مشهور و مرتبط با آیه، تفسیری همسو با مبنای اعتقادی و نظری خویش ارائه کردهاند.
Knowing the conditions and backgrounds that prevailed during the compilation of Qur'an commentaries is an important and worthy subject. The problem of the present research is to investigate the way by which the Quran Commentators of Andalusia were influenced by the Umayyad atmosphere that dominated the geography and culture of that land, and to reflect how the exegetes used historical reports and interpretative traditions in their works. In this regard, the author, by collecting library data and descriptive-analytical processing method, qualitatively evaluated the commentaries of a number of Andalusian commentators; such as Ibn ‘Atiyyah, Qurtubi, Ibn Juzai Kalbi and Abu Hayyan, while they were interpreting the verses of Wilayat, and how they were influenced by the religious and social background of the rulers of the Islamic Maghreb. The findings of the research show that the Umayyad orientation of Andalusian commentators was the basis for their incomplete and one-sided understanding of the verses of Wilayah. Also, ignoring a significant amount of the Shia and Sunni narrations in the interpretation of these verses was another cause. The mentioned commentators, by taking advantage of explaining the occasion of revelation, mentioning the irrelevant historical reports, too much attention to the literary aspects in the interpretation of the verses, and ignoring other famous explanatory hadiths related to the verses, have offered an interpretation aligned with their own belief and theoretical basis.
Machine summary:
این پژوهش در مسيیر دستيیابيی به ديیدگاه و تفسيیر برگزيیدۀه آیات غدیرولایت، از سنجهیۀ قرآن کریم و روایات معتبر فریقین بهره جسته میگیرد و این اهداف و مسائل ذيل را به این ترتیب دنبال ميیکننمايد: ـ تبیین گفتمان اموی حاکم بر اندلس در عصر تفسیرنگاری؛ ـ معرفی آیات مرتبط با واقعۀه غديیر در قرآن كکريیم و بيیان چگونگيی ارتباط آن با مسئلهی ولايیت امام عليی (ع)؛ ـ نقد تفسيیر مفسّران اندلسيیِ امويی از آيیات غديرولایت باه سنجۀهي مهمتريین روايیات تاريیخيی و منابع تفسيیريی فريیقيین.
همچنین تفاسیر تحلیل شده در تحقیق حاضر که در حوزه و مدرسهیۀ تفسیری اندلس نگارش یافته و به ادعای محققان نویسندگان این مقاله، وامدار و متأثّر از اندیشۀه اموی هستنداست، براساس سیرزمان نگارش و عرضه، به ترتیب عبارت استند از: ـ- «المحرر الوجيیز فيي تفسيیر الكکتاب العزيیز» اثر ابو محمد عبد الحق بن غالب بن عبد الرحمن بن غالب محاربى معروف به ابن ابنعطيیه (542ق)، مفسر و محدث مالكکى مذهب و از رجال سيیاسى اندلس در دوره مرابطون؛ است.
ابوحيیان اندلسيی با بسط حداكکثريی روايیت گزارش شده دربارۀه اختلاف عمار و خالد بن وليید، همان روايیت نقل شده از سويی ابن ابنعطيیه را تكکرار کرده و آيیه را با توجه به ايین رخداد، پيیرامون اميیران انتخاب شدهبرگزیده از سويی پيیامبر (ص) و اصل فرمانبرداريی از ايیشان دانسته است.
ويی در ادامۀ تفسيیر ايین آيیه روايیتيی را گزارش میکند كکه در آن بادیهنشینی به نام «غورث بن حارث» قصد داشت پيیامبر (ص) را بکشد؛ اما خداوند متعال وعديۀ عصمت خود را محقق کرد و حضرت را نجات داد (ابن ابنعطيیه، 2001، ج2، 217ـ-219).