Abstract:
در این پژوهش معراجنامۀ پیامبر(ص) در مخزنالاسرار نظامی و مظهرالاسرار عبدیبیگ بررسی و مقایسه شده است. با توجه به تقلید و اقتباس عبدیبیگ از نظامی از طریق این مقایسه به دقایق کلام دو شاعر و هنر توصیف گری و مضمونآفرینی آن دو و نیز ظرایف و زیباییهای سخن آنها بهتر میتوان پی برد. بنابراین هر دو اثر از منظر ساختار مضمونی و درونمایه، عناصر بلاغی و آفرینشهای زبانی مقایسه و تحلیل شدهاند. این پژوهش نشان میدهد که از نظر مضمون و درونمایه، مظهرالاسرار تحت تأثیر شیوۀ کلام نظامی در مخزنالاسرار است؛ از نظر بلاغی بسامد استعارههای نظامی بیشتر است و در مقابل بسامد تشبیهات عبدیبیگ نیز از نظامی بیشتر است، این مطلب نشانگر استعارهگرابودن نظامی در مقایسه با عبدیبیگ است. از نظر آفرینشهای زبانی و ترکیبسازی نظامی بسیار نوآورانهتر از عبدیبیگ عمل کرده و حدود 35 ترکیب و عبارت نو آورده و این امر در مظهرالاسرار فقط 13 مورد است. دلیل این تفاوت به سبک دو شاعر برمی گردد، نظامی اغلب از نظر آفرینشهای زبانی و تصویرگری از مقلدانش نوآورتر و مبدعتر است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفیـتحلیلی انجام شده و هدف، بررسی و مقایسۀ معراجنامۀ مظهرالاسرار با مخزنالاسرار در سطوح بلاغی، زبانی و محتوایی و مشخصکردن میزان تقلید و نوآوری عبدیبیگ است، همچنین تأثیرگذاری نظامی بر عبدیبیگ و جایگاه کلام و هنر این شاعر مقلد بهتر مشخص میشود.
In this research, the Prophet's (PBUH) Merajname in Makhzan Al-Asrar of Nizami and Mazhar-al-Asrar of Abdibeyg have been examined and compared. Considering Abdibeyg's imitation and adaptation of Nizami, through this comparison, one can better understand the details of the words of the two poets, the art of description and the creation of themes, as well as the subtleties and beauties of their words. Therefore, both works have been compared and analyzed from the point of view of thematic structure and content, rhetorical elements and linguistic creations and composition. This research shows that in terms of content and theme, Mazhar al-Asrar is often influenced by Nizami's style of speech in Makhzan al-Asrar; In terms of rhetoric, the frequency of Nizami's metaphors is more, and on the other hand, the frequency of Abdibeyg's similes is more than that of Nizami. This shows that Nizami is metaphorical compared to Abdibeyg. In terms of linguistic creations and composition, Nizami acted much more innovatively than Abdibeyg and brought about 35 new combinations and expressions, and this is only 13 in Mazhar al-Asrar. The reason for this difference is due to the style of the two poets, Nizami is usually more innovative and creative than his imitators in terms of linguistic and pictorial creations. The current research was carried out in a descriptive-analytical manner and the purpose is to examine and compare the Merajnama Mazhar al-Asrar with the Makhzan al-Asrar at the rhetorical, linguistic and content levels, and to determine the extent of Abdibeyg's imitation and innovation, as well as Nizami influence on Abdibeyg, and the position of the words and art of this imitative poet.
Machine summary:
پژوهش حاضر به شیوة توصیفیـتحلیلی انجام شده و هدف، بررسی و مقایسۀ معراجنامۀ مظهرالاسرار با مخزنالاسرار در سطوح بلاغی، زبانی و محتوایی و مشخصکردن میزان تقلید و نوآوری عبدیبیگ است، همچنین تأثیرگذاری نظامی بر عبدیبیگ و جایگاه کلام و هنر این شاعر مقلد بهتر مشخص میشود.
مسأله و سوال اصلی این است که مظهرالاسرار عبدیبیگ از نظر محتوایی، بلاغی و ترکیبسازی چه اشتراک و افتراقی با مخزنالاسرار نظامی دارد؟ و میزان ابتکار و تقلید آن تا چه حدی است؟ معراجنامه یکی از بخشهای مهم منظومههای ادب فارسی است که ضمن پرداختن به واقعۀ معراج، موقعیتی را برای شاعر فراهم میکند تا ذوق و قریحه و توان شاعری خود را به یاری بطلبد و دست به آفرینش و مضمونسازی بزند؛ شاعران با استفاده از این موضوع علاوه بر توصیف اتفاقات شب معراج، از نظر بلاغی و آفرینشهای کلامی مجال لازم را یافتهاند تا هنر شاعری خود را به تصویر بکشند.
در معراجنامۀ هر دو شاعر، عناصر مشترک زیادی دیده میشود که از نظر مضمونی، بلاغی و زبانی قابل مقایسه و تحلیل است؛ در بخش موضوعی، ساختار محتوایی دو اثر بررسی میشود تا میزان ابتکار و تقلید مقایسه شود و جهات فکری هر دو شاعر در توصیف این واقعه معلوم گردد؛ در بخش بلاغی با مرکزیت تشبیه و استعاره به آفرینشهای ادبی و تصویرگریهای دو شاعر پرداخته میشود و ساختار موضوعی تشبیهات و استعارهها ارزیابی خواهد شد؛ در بخش ترکیبات زبانی به سبک ترکیبسازی دو شاعر و بهرهگیری آنها از زنجیرۀ زبان، پرداخته شده تا میزان نوآوری یا کلیشهایبودن زبان دو اثر بررسی شودو 2-2.
Investigating and analyzing the writing style and moral issues in Tārikh- ‘i-Jahāngushā Reza Refaee Ghadimi Mashhad1*| Saeed Bozorg Bigdeli2 1.