Abstract:
ابوالحسن یغمای جندقی از شاعران عصر قاجار است که مفاسد روزگار خود را با طنز به نقد کشیده است. از شگردهای او نقیضهپردازی از شاعران پیشین سبک خراسانی و عراقی است. مثنوی «صکوکالدلیل» منظومهای564 بیتی در هجو یکی از همعصران اوست که شاعر در سرایش آن به شاهنامۀ فردوسی نظر دارد. این مقاله براساس مؤلفههای حماسۀ مضحک به مطالعۀ شکل، ساختار و درونمایۀ «صکوکالدلیل» میپردازد و آن را با انواعی چون نقیضه و بورلسک مقایسه میکند. یغما با بهرهگیری از روش نقیضه پردازی میکوشد در اشعارش خلاقیت را جایگزین تقلید نماید. او در این کار تا حدودی موفق بوده است؛ اما گاه تغییر آهنگ از لحن حماسی به لحن تعلیمی و تلفیق آن دو با هم این منظومه را از یکپارچگی سبکی به دور ساخته است.
Abolhassan Yaqma Jandaghi, is one of the poets of Qajar era that has criticized verbally the corruption of the times by using the technique of satire in his poems. One of the techniques he has used, is a parody of the antecedent poets of Khorasani and Iraqi styles. The Masnavi of Sokkal-Adal, a poetry that has been composed in 564 verses, satirizes one of his contemporary poets so that in its composition the poet has considered Shahnameh of Ferdowsi. According to the topic, this paper tries to investigate the form, the structure and the theme of Sokkal-Adal based on the components of Mock epic and it compares the Mock epic with other kinds of literary figures including parody and Burlesque. To benefit from the technique of parodying, Yaqma tries to replace the literary imitation with creativity in his poems and He partly achieved its goal, but sometimes changing the tone of poems from heroic tone to doctrinal tone and combining these two tones have kept the poetry away from the textual coherence
Machine summary:
صکوک الدلیل حماسه ای مضحک به تقلید از شاهنامه بشیر نیکدل کلاشمی * علی پدرام میرزایی **، پروین تاجبخش ***، حسین یزدانی ****، ایوب مرادی ***** چکیده ابوالحسن یغمای جندقی از شاعران عصر قاجار است که مفاسد روزگار خود را با طنز به نقـد کشیده است .
پلارد(Pollard) نیز حماسة مضحک و بورلسک را یکی مـی دانـد و معتقد است : حماسه والاترین شکل ادبی ، گسترة وسیعی را برای تحریف های طنز ایجاد می کند، چه از طریق تحقیر مستقیم و چه از طریق تمجید مسخره آمیز.
در این منظومه شاعر از دیگر داستان های شاهنامه مانند جنگ هـای افراسـیاب بـا ایرانیان ، داستان سیاوش ، بیژن و منیژه برای استهزای قهرمان مضحک با تقابل و تضاد و مقایسـه بهره می برد.
٥ قهرمان مضحک چنان که پیشتر اشاره شد شاعر دراین اثر بر اساس ویژگی های حماسة طنز به شخصیت منظومة خود، منش قهرمانی می بخشد و در جای جای داستان با مجاز به علاقـة تضـاد و ذم شـبیه بـه مدح این قهرمان را از رستم برتر می داند.
٥ حوادث داستانی مضحک یکی از ویژگی های حماسه را داستان و حوادث داستانی آن می دانند، با این کـه در حماسـه هـا مجموعه ای از وصف ها، خطبه ها و تصـویرها وجـود دارد امّـا همـة ایـن عناصـر نسـبت بـه داستانی بودن در مرتبه بعدی قرار دارنـد.
یغما نیز در توصیف شخصیت داستان ، از این عناصر استفاده کرده است ؛ آوردن تقابل هـای گونـاگون از شخصـیت داستان که گاه با مدح و گاه با هجو همراه و سبب آرایة «افتنان » شده اسـت .