Abstract:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنیها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) 1 تا 5/5 و هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایشی (آموزش خوددلسوزی شناختی) و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامههای خستگی فیسک (1994)، خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) و اجتناب هیجانی کندی (2015) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش خوددلسوزی شناختی را به صورت هفتهای یکبار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش خوددلسوزی شناختی بر کاهش ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس اثربخش هستند (001/0≥P). همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی حفظ شد. براساس نتایج این پژوهش میتوان از آموزش خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی، خودانتقادی و اجتناب از تجارب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
This study was conducted with the aim of the effectiveness of cognitive self-compassion training on the dimensions of fatigue, self-criticism and emotional avoidance in patients with multiple sclerosis. The present study was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design and follow-up (2 months). Subjects with an age range of 20-40 years and with a scale of physical disability (EDSS) 1 to 5.5 and purposefully selected and randomly divided into experimental group (cognitive self-compassion training) and control. Both groups answered Fisk (1994), Thompson & Zuroff (2004) levels of self criticism scale (2004) and Kennedy (2015) Emotional Avoidance Scale in the pre-test-post-test and 2-month follow-up stages. The experimental group received 10 sessions of cognitive self-compassion training once a week for 1.5 hours. The collected data were analyzed using mixed analysis of covariance with repeated measures. The results of covariance analysis mixed with repeated measures showed that cognitive self-compassion training is effective in reducing the dimensions of fatigue, self-criticism and emotional avoidance in patients with multiple sclerosis. Also, the effects of the intervention were maintained after 2 months of follow-up on reducing the scores of fatigue, self-criticism and emotional avoidance. Based on the results of this study, cognitive self-compassion training can be used along with drug interventions to reduce fatigue, self-criticism and avoid emotional experiences of multiple sclerosis patients in medical centers.
Machine summary:
اس دانشجوي دکتري روانشناسي سلامت ، گروه روانشناسي ، واحد نجف آباد، /سحر باقري دانشگاه آزاد اسلامي ، نجف آباد، ايران /محمد حاتمي دانشيار، گروه روانشناسي باليني ، دانشگاه خوارزمي ، تهران ، ايران استاديار، گروه روانشناسي ، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامي ، /حسن رضايي جمالويي نجف آباد، ايران استاديار، گروه روانشناسي ، دانشگاه سلمان فارسي کازرون ، کازرون ، /مسلم عباسي ايران چکيده اين پژوهش باهدف اثربخشي آموزش خود دلسوزي شناختي بر ابعاد خستگي، خودانتقادي و اجتناب هيجاني بيماران ام .
نتايج حاصل از تحليل کوواريانس آميخته با اندازه گيري مکرر نشان داد که آموزش خود دلسوزي شناختي بر کاهش ابعاد خستگي، خودانتقادي و اجتناب هيجاني بيماران ام .
بر اساس نتايج اين پژوهش ميتوان از آموزش خود دلسوزي شناختي در کنار مداخلات دارويي براي کاهش خستگي، خودانتقادي و اجتناب از تجارب هيجاني بيماران مولتيپل اسکلروزيس در مراکز درماني استفاده نمود.
شناختي بر ابعاد خستگي، خودانتقادي و اجتناب هيجاني در بيماران مبتلابه MS اثربخش هستند؟ روش پژوهش اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون و پيگيري (٢ ماهه ) با گروه گواه است .
همچنين نتايج نشان داد که آموزش خود دلسوزي شناختي بر روي مؤلفه هاي خودانتقادي مؤثر است .
همچنين نتايج نشان داد که آموزش خود دلسوزي شناختي بر روي مؤلفه هاي اجتناب هيجاني مؤثر است .
به طورکلي يافته هاي اين پژوهش بيان کنندٔە کاربرد مهم خود دلسوزي شناختي در کاهش خستگي، خودانتقادي و اجتناب هيجاني است .
The Effectiveness of Compassion-Focused Therapy on Mental Health of Women with Multiple Sclerosis.