Abstract:
جنگها بهعنوان عامل اصلی خشونتها، رشد و توسعه جوامع را که برای تساوی حقوق زنان امری مهم است تحت تأثیر خود قرار داده و زنان را بهعنوان قربانیان اصلی و بیدفاع جوامع و سوی نابودی، انزوا و تبعیض هدایت کرده است. بهطوری که تحت تأثیر پیامدهای مستقیم و یا غیرمستقیم جنگها، زنان در سطح جهان تحت تأثیر عوامل تبعیضآمیز و ضدانسانی در طول مخاصمات مسلحانه و اختلافات خشونتبار قرار میگیرند. از مشکلات حاد بین-المللی زنان، مسئله تجاوز نظامیافته در مناقشات مسلحانه است که با اهدافی خاص صورت میگیرد که مسلماً برخورد قاطع جامعه بینالمللی با آن میتواند آثار مطلوبی در جهت پیشگیری از وقوع این اقدامات غیرانسانی داشته باشد. از آنجایی که در دوران جنگ، زنان قربانیان اصلی منازعات هستند، بهعنوان افراد غیرنظامی در مناطق جنگی، در برابر تهاجم به حقوق انسانی و طبیعیشان کاملاً بیدفاع هستند. زنان در جوامع جنگزده خشونتهای جسمی و روحی بیشترین آسیبها را متحمل میشوند. رفتارهای غیرانسانی مانند: کشتن، شکنجه، تجاوز، بردگی، عقیمسازی و خشونت جنسی بخشی از خشونتهایی هستند که در حق زنان انجام میشود. در چنین بستری نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل اقدامات هر چند محدود، اما مهمی را در اولویت قرار داده است. این مقاله با رویکرد توصیفی – تحلیلی و با بهره-گیری از دادههای کیفی، حمایت بینالمللی از زنان بزهدیده را در دوران جنگ بررسی میکند.
As a major cause of violence, war has affected the growth and development of societies, which is important for women's equal rights, and has led women as the main and defenseless victims of societies to destruction, isolation and discrimination. As a result of the direct or indirect consequences of wars, women are exposed to discriminatory and inhumane factors during armed conflict and violent conflict around the world .One of the acute international problems of women is the issue of systematic rape in armed conflicts, which is carried out with specific goals, which certainly the decisive and serious approach of the international community can have positive effects in preventing the occurrence of these inhumane acts. Because women are the main victims of conflict during wartime, as civilians in war zones, they are completely defenseless against attacks on their human and natural rights. Women in war-torn countries suffer the most from physical and psychological violence. Inhumane behaviors such as murder, torture, rape, slavery, sterilization and sexual violence are some of the acts of violence against women.In such a context, international institutions such as the United Nations have prioritized limited activities, but important.This article examines the international support for victimized women during the war with a descriptive-analytical approach and using qualitative data.
Machine summary:
واژگان کليدي : جنگ ، زنان بزه ديده ، حمايت هاي بين المللي تمامي حقوق انتشار اين مقاله ، متعلق به نويسنده است .
متاسفانه با وجود حضور زنان در عرصه هاي مختلف پيامدهاي ناشي از جنگ ، شرايط سخت و ط اقت فرسايي براي اين قشر از جامعه ايجاد کرده و با گذشته تقريب ا ٣ دهه از پايان جنگ هنوز آثار و تب عات ناشي از آن دامن گير آن ها شده است .
با توجه به مط الب فوق اين پرسش ها مط رح مي گردد: نخست جنگ و عوامل شکل دهنده آن را چگونه مي توان تب يين کرد؟ دوم موضوع بزه ديدگي زنان در جنگ و حمايت هاي بين المللي از آن ها تا چه اندازه مورد تأکيد قرار گرفته است ؟ بديهي است جنگ تحميلي عراق بر عليه ايران يک واقعه بزرگ تاريخي بود که در ابعاد سياسي، نظ امي، اقتصادي و فرهنگي زيان هايي فراواني بر جاي گذاشت .
با توجه به مط الب فوق ميتوان استدلال کرد مط العه حاضر با هدف بررسي وضعيت زنان بزه ديده و واکاوي ميزان حمايت هايي است که در نهادهاي بين المللي از آن ها شده ، انجام ميشود.
کرباسي )١٣٩٦( در مقاله اي با عنوان »بررسي مفهوم و اشکال خشونت جنسي عليه زنان در مخاصمات مسلحانه « وضعيت ميزان آسيب پذيري و بزه ديدگي زنان کشورهاي جنگ زده را ارزيابي نموده و معتقد است تعارضات مسلحانه معاصر آثار مخربي بر مردم عادي به ويژه زنان دارد که به عنوان بخشي از جمعيت غيرنظ امي، قرباني کشتار جمعي و نسل زدايي ميشوند.