Abstract:
تئوری نقض قابل پیش بینی قرارداد از شرایطی حکایت دارد که در آن یکی از طرفین با وجود مشاهدات و محاسبات خود نمی تواند به طور منطقی منتظر طرف دوم قرارداد جهت اجرای آن باشد. این تئوری در قراردادهایی موضوعیت می یابد که انجام آن منوط به مدت مشخصی باشد. در نظام حقوقی ایران تئوری نقض قابل پیش بینی قرارداد به طور صریح پذیرفته نشده است حتی در مواد خاصی نیز عملا امکان طرح چنین تئوری میسر نمی باشد. اما از آنجایی که سرعت و امنیت در قراردادهای تجاری یکی از عناصر اصلی می باشند، طرح این تئوری در نظام حقوقی ایران این اجازه را به متعهدله می دهد که در صورت تاخیر بیش از اندازه متعهد برای انجام تعهدات قراردادی منتظر او نماند و با طرح این نوع نقض بتواند زمان مناسبی جهت جبران زمان از دست رفته داشته باشد. هرچند برای طرح این تئوری نیز در هر نظام حقوقی موانعی وجود دارد اما پذیرش آن می تواند بسیار کاربردی تر جلوه گر شود. در اصول فقه نیز در مبحثی با عنوان واجب موسع به انجام تکلیف در مدت زمان مشخص اشاره شده است که می توان از مبانی این واجب در طرح تئوری نقض قابل پیش بینی استفاده کرد. مهمترین سوالی که در این مقاله در پی پاسخ دادن به آن هستیم این است که با چه ابزاری می توان تئوری نقض قابل پیش بینی را در نظام حقوقی ایران توجیه کرد. با تامین این هدف از خاستگاه این تئوری تا تحلیل های حقوقی آن پیش رفته ایم.
The theory of foreseeable breach of contract refers to a situation in which one of the parties, despite his observations and calculations, cannot reasonably wait for the other party to execute the contract. This theory is relevant in contracts that are subject to a certain period of time. In Iran's legal system, the theory of foreseeable breach of contract is not explicitly accepted, even in certain articles, it is practically not possible to propose such a theory. But since speed and security are one of the main elements in commercial contracts, the design of this theory in Iran's legal system allows the obligor not to wait for the obligee to fulfill his contractual obligations in case of excessive delay, and by planning this type of violation, he can have a suitable time to compensate for the lost time. Although there are obstacles for proposing this theory in every legal system, its acceptance can be much more practical. In the principles of jurisprudence, in a topic entitled extended obligation, it is mentioned to perform the duty within a certain period of time, and the basics of this obligation can be used in the theory of predictable violation. The most important question that we are trying to answer in this article is with what tool the theory of foreseeable violation can be justified in Iran's legal system. By providing this goal, we have progressed from the origin of this theory to its legal analysis.
Machine summary:
(کاظمي نجف آبادي، ١٣٨٨، ٩٧) در کنار مزاياي منطقي و معقولي که براي اين تحقق اين نظريه در نظام حقوقي ملي بر شمرده شد بايد به برخي معايب اين نظريه نيز اشاره کرد: ١-عدم انجام تعهدات در زمان باقي مانده که بر مبناي اعتقاد متعهدله ارائه مي شود ممکن است متعهد را با موانع بسياري در انجام تعهد خويش مواجه کند به اين صورت که متعدله يک شخص غير متخصص در برابر يک شخص متخصص ، اقدام به طرح نقض قابل پيش بيني مي کند که اين امر ممکن است در اثر بي اطلاعي متعهدله از مدت زمان کافي جهت انجام کار، روند انجام تعهد را با مشکلاتي مواجه کند.
(. p ,١٩٥٩ ,Robertson) اقاله غير صريح را نيز مي توان از جمله مباني طرح تئوري نقض قابل پيش بيني دانست به اين صورت که طرف قرارداد با عدم انجام تعهدات قراردادي خود به نوعي رد قرارداد را به طور ضمني به طرف ديگر قرارداد اعلام مي کند.
(ظهوري، ١٤٠١، ١٢٠) اشاره به اين نکته ضروري است که در نظام قضايي نيز قاضي در برخورد با قراردادهايي از اين دست اگر استنکاف متعهد را احراز کند و برايش محرز شود که متعهد با وجود زمان کافي براي انجام تعهد، نخواسته است اين فعل را بجا بياورد، بايد اين نخواستن را بر فرض نتوانستن تفسير کرده و از حکم ماده ٢٤٠ قانون مدني در اين رابطه استفاده کند با اين استدلال مي تواند به نقض قابل پيش بيني قبل از اتمام مهلت قراردادي حکم دهد.
پس در اصول فقه نيز انجام واجب در طول زمان مشخصي سابقه داشته است که اين امر مي تواند جهت توجيه تئوري نقض قابل پيش بيني در حقوق ايران مورد استفاده قرار گيرد.