Abstract:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مقاومت کارکنان در بودجه ریزی عملیاتی در شرکت گاز ایلام می باشد. در این پژوهش جامعه آماری شامل 45 نفر از مدیران مالی و ارشد باتجربه شرکت گاز استان ایلام می باشند. پژوهش حاضر، از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است زیرا برای حل مسیله ای علمی به کار می رود و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که از روایی صوری برخوردار است و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه (94/0) محاسبه گردید که این ضریب از نظر آماری قابل قبول می باشد و دلالت بر پایایی پرسشنامه دارد. برای تحلیل داده های این پژوهش برای سنجش نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف - اسمیرنف استفاده شده است. برای تحلیل عاملی تاییدی سوال ها از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش همچنین جهت تشخیص مناسب بودن داده ها برای تحلیل عاملی، از آماره های K.M.O و آزمون بارتلت استفاده شده است. لازم به ذکر است که جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss، Lisrel و اکسل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مقاومت کارکنان در میزان توانایی، اختیارات و پذیرش بودجه ریزی عملیاتی در شرکت گاز ایلام تاثیر معنادار دارد.
Machine summary:
اين تلاش ها به دليل عدم جديت دستگاه هاي اجرايي، فقدان پيگيري و نظارت لازم از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي، نتايج مطلوبي نداشت و تا سال ١٣٨٤ نظام بودجه ريزي کشور شکل برنامه اي خود را حفظ کرده بود تا اينکه دولت براي اولين بار به صراحت در ماده ١٣٨ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، به منظور اصلاح نظام بودجه ريزي و پياده سازي بودجه ريزي عملياتي کليه دستگاه هاي اجرايي را مکلف نمود تا اقدامات زير را حداکثر تا پايان سال دوم برنامه چهارم توسعه انجام دهند (قاضيپور و همکاران ، ١٣٩٥).
بنابراين هدف اصلي اين پژوهش پاسخ به اين سؤال است که : عوامل تأثيرگذار بر مقاومت کارکنان در پذيرش بودجه ريزي عملياتي شرکت گاز ايلام کدامند؟ نظارت مالي شرکت ها و دستگاه هاي دولتي کشور همچون شرکت گاز استان ايلام در شرايط موجود در مرحله قبل از خرج توسط ذيحساب ها و بعد از خرج توسط ديوان محاسبات با اهداف مشابه و اغلب در قالب حسابرسي رعايت انجام ميگيرد و در آن معيارهايي چون کارآيي، اثربخشي و صرفه اقتصادي لحاظ نميشود و جوابگو و هماهنگ با نظام بودجه ريزي عملياتي نميباشد (قاضي پور و همکاران ، ١٣٩٥).
کاظمي و فخري (١٤٠٠) در مقاله اي تحت عنوان تأثير آمادگي سازماني در اجراي حسابداري تعهدي برمبناي مدل S٧ مکينزي در مؤسسات پژوهشي وابسته به وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري به اين نتيجه رسيدند که مدل ارائه شده از قابليت و کارآيي مناسبي براي تأثير آمادگي سازماني برخوردار بوده و قادر است به خوبي نقاط ضعف و قوت مؤسسات پژوهشي را در هر کدام از ٧ بعد اصلي مدل (استراتژي ، ساختار، سيستم ها، مهارت ها، سبک مديريتي، کارکنان و ارزش هاي مشترک) نمايش دهد.