Abstract:
در عصر قاجار، جامههای زنانه به قید مکرر در منابع تاریخنگاری ازجمله سفرنامههای سیاحان خارجی مورد اشاره قرار گرفته و در قالب نقاشی و عکس به تصویر درآمده است. با این وجود در بسیاری پژوهشهای متأخر در این حوزه، ابهام و آشفتگی در تبیین جزییات بالاپوش زنانة قاجاری و کیفیات آن قابل دریافت است؛ چهبسا یک پوشش مشخص مثل ارخالق یا کلیجه تحت عنوان دیگری تعریف شده یا رونق استفاده از آن به تمامی بازة وسیع تاریخ قاجار تعمیم یافته است. با هدف ترمیم این کاستی، مقاله پیشرو، اصلیترین و پرکاربردترین اجزاء پوشش زنانة دربار قاجار را به چالش درآورد و ویژگیهای کیفی این نوع جامگان همچون فرم، جنسیت و رنگ را بررسی نمود. جهت جزیینگری بیشتر و امکان ایجاد مقایسه، دورة فتحعلیشاه تا پایان حکومت ناصرالدینشاه مصداق بررسی قرار گرفت. پرسشی که در راستای این هدف تعریف شد آن بود: اصلیترین اجزاء تنجامههای سنتی زنانة دربار قاجار (از دورة فتحعلیشاه تا پایان دورة ناصری و پیش از رواج لباس اروپایی)، مشتمل بر کدام موارد است و ویژگیهای کیفی آنها در مقایسه با یکدیگر چگونه تحلیل میشود؟ این پژوهش توسعهای به صورت تحلیلی ـ تاریخی و با استفاده از مطالعات اسنادی، متنخوانی و تصویرخوانی، به شیوة کیفی و با نمونهگیری طبقهبندی احتمالی سی تصویر به هدف خود دست یافت و نتیجه نشان داد: اصلیترین اجزاء تن جامه زنانة دربار عصر قاجار مبتنی بر پیراهن، ارخالق و کلیجه بود. پیراهن درمیان تمام اقشار جامعه استفاده داشت اما دربارة منسوجات کاربردی در این مصرف، پارچههای حریر در سطح دربار مقبولتر مینمود. ارخالق، روپوش کوتاهی روی پیراهن بود که آستین آن در صور مختلف کوتاه، بلند و سنبوسهدار تعریف میشد و نوع متأخر آن با جلوة تزیینی بیشتر به چیگن معروف بود. انواع پارچههای ساده، محرمات و منقوش در دوخت ارخالق بهکار میآمد که متأثر از وضع اقتصادی پوشنده بود. در دورة ناصرالدینشاه، کلیجه بیش از پیش رواج گرفت که هرچند آن را بیشتر مناسب فصل سرما میشمارند اما ظاهراً در تمام فصول پوشیده میشد. این بالاپوش که تا میانههای ران بود، غالباً آستینهایی تا آرنج داشت؛ بسیار شبیه به نوع مردانه و همچون آن، خاص متمولین بود و به همین نسبت پارچههای سادة گرانبها همچون مخمل یا منقوش به ویژه ترمه در دوخت آن استفاده میشد. بدین قیاس، دستاورد مشخص این مقاله بر آن گواهی دارد که افزونبر پیراهن به عنوان پوشش معمول؛ ارخالق و کلیجه، دو نوع تقریباً متفاوت از بالاپوش زنانه بودند: ارخالق در دورة فتحعلیشاهی رواج داشت اما در تداوم استفاده از آن با تغییر در اندازة آستینها و کوتاه شدن آنها، ارخالق در عصر ناصری به هر دو صورت رواج داشت. همزمان در این دوره، کلیجه به تبعیت نوع کارکرد، با پارچههای مرغوبتر دوخته شد و بیشاز پیش رونق گرفت چنانکه اعتبار این شکل از تنجامة نسبتاً بلند زنانه با عصر ناصرالدینشاه گره خورده است.
Women’s clothing during the Qajar era was frequently cited in historiographical sources, such as the travelogues of foreign tourists, and portrayed in paintings and photographs. This article addresses the following question: What are the main parts of women’s clothing in the Qajar court (From the era of Fath-Ali Shah to the end of the Naseri era and prior to the popularity of European clothes), and how are their qualitative characteristics compared? From the time of Fath-Ali Shah until the end of Naser al-Din Shah’s reign, this article examines the form, texture, color, design, and pattern of main and frequently worn parts of women’s clothing in the Qajar court, especially during the reign of Fath-Ali Shah. The objective of this developmental research and the analytical-historical study was attained by utilizing probability sampling and qualitatively reviewing documentary studies, text reading, and image reading. Results indicated that women’s clothing in the Qajar court mainly consisted of shirts, Arkhalig, and Kolija. All social classes wore shirts, but their fabrics varied, with silk fabrics being more acceptable at the court level. Arkhalig is a short gown worn over a shirt with short and long sleeves as well as sleeves with triangle/samosa lace; its later type with a more decorative appearance was known as Chigen. The economic status of the wearer determined which types of simple fabrics, Mahrams, and motifs (tartan) would be used in the sewing of arkhalig. During the reign of Naser al-Din Shah, the kolija grew in popularity, and although it was deemed more appropriate for the winter season, it was evidently worn throughout the year. This mantle is up to the middle of the thigh and typically has sleeves that reach the elbow. Kolija is very similar to the men’s kind; like the men’s kind, it was a special dress of the affluent. Plain and expensive fabrics such as velvet or motifs (tartan), particularly cashmere, were frequently used in sewing kolija.