Abstract:
پس از گذشت پنج دهه از ظهور علم نشانهشناسی، این علم اکنون تصویر تازهای از خود به نمایش گذاشته و به تدریج به دورنمایی از پدیدار شناختی گرایش یافته است. از این زمان به بعد ارتباط میان سوژه و جهان حسی، خود به عنوان حوزهای جدید برای مطالعه معنا در نظر گرفته شد. لاندوفسکی، نشانهشناس فرانسوی در همین ارتباط با انتخاب زاویه دید گروه «دیگری غیر و مغلوب» و چگونگی تعامل او با «گروه مرکزی مرجع» چهار سبک زندگی متفاوت را معرفی میکند که در پژوهشهای بعدی دو سبک دیگر نیز به آن میافزاید؛ همچنین از منظری دیگر، چهار نظام معنایی و تعاملی خود، به نامهای برنامهمداری، مجابسازی، تصادف و تطبیق را تعریف مینماید. این مقاله، با پیادهسازی الگوی سبک زندگی در داستان فیلم «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته امیرحسین یوسفی، محصول سال 1391، در ابتدا سبک زندگی شخصیتهای حاضر در آن را تحلیل و در ادامه چگونگی شکلگیری روایت داستان و تعامل میان شخصیتها را بر اساس نظام الگوهای معنایی و تعاملی لاندوفسکی بررسی میکند.
After five decades from emerging semiotics, now this science has represented a new image of itself and gradually it tends to be close to phenomenology perspectives. From this time, the connection between subject and understandable world was considered as a new field for semantic studies. With taking the viewpoint of “the failed other group" and how it interacts with “central reference group”,, Eric Landowski, the French semiologist, introduces four different life style which he adds two more in his later studies. Also from another perspective, he describes his four semiotic and interactive systems which is called programation,, manipulation,, accident and adjustment. This article attempts to analyze the life style of characters in the film, namely“Lovely Trash” directed by Amirhossein Yousefi (1391) according to Landowski and then analyze the way of how the story is shaped and how interaction is conducted between characters based on Landowski’s model of semantic and interactive systems.
Machine summary:
لاندوفسکي ، نشانه شناس فرانسوي در همين ارتباط با انتخاب زاويه ديد گروه «ديگري غير و مغلوب » و چگونگي تعامل او با «گروه مرکزي مرجع » چهار سبک زندگي متفاوت را معرفي مي کند که در پژوهش هاي بعدي دو سبک ديگر نيز به آن مي افزايد؛ همچنين از منظري ديگر، چهار نظام معنايي و تعاملي خود، به نام هاي برنامه مداري ، مجاب سازي ، تصادف و تطبيق را تعريف مي نمايد.
0 1 présences de l’autre 1 در راستاي آن نوع نشانه شناسي برمي دارد که در جستجوي تحليل شرايط ظهور و توليد معنا در قالب تعامل هايي مشخص و در بافت هاي اجتماعي متفاوت است ، زيرا از اين منظر معنا ديگر در متن بسته و بريده از بافت و ساحت گفته پردازي خود مورد نظر قرار نمي گيرد، بلکه نتيجه و حاصل برخورد و تعامل بين سوژه ها در شرايط متفاوت گفتماني است (بابک معين ، ١٣٩٤ : ٢٧).
در ايران نيز پژوهش هايي در اين موضوع صورت گرفته است که از ميان آنها مي توان به دو اثر مرتضي بابک معين به نام هاي معنا به مثابه تجربه زيسته (١٣٩٤) و ابعاد گمشده معنا در نشانه شناسي 1 Programmation 2 Manipulation 3 Accident 4 Adjustment 5 Régularité 6 Intentionnalité 7 Sensibilité 8 Passions sans nom 9 Pour une Sémiotique du gout روايي کلاسيک ، نظام معنايي تطبيق يا رقص در تعامل (١٣٩٦) اشاره کرد.