Abstract:
رویکردهای مختلفی در خصوص آموزش تاریخ در مدرسه وجود دارد. رویکرد چندمنظری از جمله رویکردهای نوینی است که در سه دهة اخیر در مجامع علمی و آموزشی کشورهای پیشرو در حوزة آموزش مطرح بوده و برخی کشورها این رویکرد را در برنامه درسی خود گنجاندهاند. این مقاله به روش اسنادی و با مرور نظاممند ادبیات آموزش تاریخ و شناسایی منابع معتبر و به روز، از طریق پایگاههای اطلاعاتی بینالمللی، فارسی و موتور جستجوی علمی انجام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، چندمنظری در آموزش تاریخ به معنای بررسی رویدادهای تاریخی از چشماندازهای مختلف و دیدگاههای متعدد است و با کاربست آن در یادگیری تاریخ، دانشآموزان مهارتهای سواد تاریخی و تفکر انتقادی خود را ارتقاء میدهند و قادر به یادگیری مادالعمر خواهند بود. این رویکرد همچنین قابلیت بسیاری برای تربیت و رشد شهروندانی را دارد که دارای ذهنی باز، آگاه از تنوع، متمایل به پذیرش تکثر و تفاوتها باشند و برای مردمان، فرهنگها، مذاهب و زبانهای دیگر احترام قائل شوند. در شرایطی که اسناد تحولی بر یادگیری فعال، فکورانه و مهارتمحور توجه و تأکید دارند و تاریخ را یکی از منابع معتبر تفکر و شناخت میشمارند، انتظار میرود که این مقاله اسباب تأمل و گفتوگوی جدی پژوهشگران حوزة تعلیم و تربیت، دستاندرکاران تدوین برنامة درسی، مؤلفان کتابهای درسی و معلمان تاریخ در ایران به رویکردهای سازندهگرا در آموزش تاریخ باشد.
There are different approaches to teaching history in school. The multi-perspective approach is one of the new approaches that have been discussed in the scientific and educational forums of the leading countries in the field of education in the last three decades, and some countries have included this approach in their curriculum. This article has been done in a documentary way and with a systematic review of history education literature and identification of reliable and up-to-date sources, through international and Persian databases and scientific search engines. According to the findings of the research, multi-perspective in history education means examining historical events from different perspectives and multiple points of view, and by applying it in learning history, students will improve their historical literacy and critical thinking skills and will be able to learn lifelong. This approach also has the ability to train and develop citizens who have an open mind, are aware of diversity, tend to accept plurality and differences, and respect other peoples, cultures, religions and languages. In the conditions where revolutionary documents pay attention and emphasis on active, thinking and skill-oriented learning and consider history as one of the reliable sources of thinking and knowledge, it is expected that this article will be a cause for serious reflection and discussion among researchers in the field of education and training, those involved in curriculum development, authors Textbooks and teachers of history in Iran should adopt constructivist approaches in history education.
Machine summary:
بر اساس يافته هاي پژوهش ، چندمنظري در آموزش تاريخ به معناي بررسي رويدادهاي تاريخي از چشم اندازهاي مختلف و ديدگاه هاي متعدد است و با کاربست آن در يادگيري تاريخ ، دانش آموزان مهارت هاي سواد تاريخي و تفکر انتقادي خود را ارتقاء ميدهند و قادر به يادگيري مادالعمر خواهند بود.
در شرايطي که اسناد تحولي بر يادگيري فعال ، فکورانه و مهارت محور توجه و تأکيد دارند و تاريخ را يکي از منابع معتبر تفکر و شناخت ميشمارند، انتظار ميرود که اين مقاله اسباب تأمل و گفت وگوي جدي پژوهشگران حوزة تعليم و تربيت ، دست اندرکاران تدوين برنامۀ درسي، مؤلفان کتاب هاي درسي و معلمان تاريخ در ايران به رويکردهاي سازنده گرا در آموزش تاريخ باشد.
ديدگاه هاي تازه در موضوع فلسفۀ علم تاريخ و گونه هاي تاريخ نگري و تاريخ نگاري فراپوزيتيويستي کمک کرد تا در مبادي و مباني آموزش اين حوزة معرفتي چرخشي اساسي صورت گيرد و تلقي تاريخ به عنوان مجموعه اي از دانش و حقايق بيچون و چرا که بايد به خاطر سپرده شود، به رهيافتي از تاريخ به مثابه فرايندي براي بررسي عقلاني گذشته بر اساس مهارت هاي کاوشگري و روش هاي مورخان دانشگاهي با تأکيد بر ارجاع به شواهد گوناگون از ديدگاه هاي مختلف تغيير يابد (گالاگر، ١٩٩٦، ٥١).
به لحاظ معرفت شناسي، مفهوم چندمنظري بر اين پيش فرض فلسفي اتکاء دارد که تاريخ فرايندي تفسيري از طريق در نظر گرفتن روايت ها و ديدگاه هاي مختلف در مورد رويدادهاي تاريخي خاص در چارچوب معيارهاي روش شناسي معتبر است و نه اين که به طور عيني و با توسل به يک روايت «بسته » يا يک ديدگاه مشخص و محدود ارائه شود.