Abstract:
هدف پژوهش حاضر تبیین قدرت سیاسی در منظومه فکری شهید مطهری است. در این راستا و براساس چارچوب نظری سه ضلعی نظام داخلی، نظام فاعلی و نظام غایی که از ابتکارات یکی از متفکران مسلمان بوده، مبانی و منابع قدرت را به عنوان نظام داخلی، کارگزاران قدرت را به عنوان نظام فاعلی و اهداف قدرت را به عنوان نظام غایی براساس روش دلالت که در دانش منطق تبیین شده، مورد بررسی قرار گرفته است. آیتالله مطهری قدرت را یکی از مصادیق کمال و به معنای اقدام در صورت اراده میداند و معتقد است براساس مبانی انسانشناختی، جهانشناختی، معرفتشناختی و ارزششناختی، قدرت معنوی، اراده را بر اتخاذ تصمیمات درست مدد میرساند و زیربنا و جهتدهنده و تقویتکننده قدرت مادی است. تنها منبع مستقل، قدرت خداوند متعال بوده و کسانی شایستگی دارند که قدرت را به دست بگیرند که بیشترین تقرب را به کانون قدرت داشته باشند. بر این مبنا هدف قدرت، آزادی انسان از طاغوتها و شیطانهای درونی و بیرونی در ابعاد مختلف میباشد، این در حالی است که قدرت در تفکر رایج به معنای تحمیل اراده خود بر دیگری دانسته شده است.
The purpose of the present study is to explain political power from the perspective of Shahid Motahhari. In this regard and according to the three-lateral theoretical framework of internal system, efficient system, and final system that are innovations from a Muslim thinker, power principles and resources as the internal system, power agents as the efficient system, and power purposes as the final system were studied based on the implication method explained in logic. Ayatollah Motahhari recognizes power as an evidence of perfection denoting taking measure in case of having a will. He believes that based on anthropological principles, cosmology, epistemology, and axiology, spiritual power assists the power of will to make true decisions and is a foundation, guidance, and fortification for material power. The only independent resource of power is the power of God Almighty. Only those who have the most closeness to the center of power deserve to take hold of the power. Therefore, the purpose of power is to liberate humans from evil powers and inner and outer Satan in different aspects, while power is commonly known among people as imposing one's own will over that of others.
Machine summary:
استاد مطهري معتقد است اگر چنين دنيايي وجود داشته باشد، چه اشکالي دارد که روح انسان که ميتواند در بدن خودش اثر بگذارد، با ارتباط و اتصال به آن دنياي روحي بزرگ ، نتواند قّوت ها و قدرت هاي فوق العاده اي را پيدا کند که علاوه بر بدن خود، بر بدن ديگران و بر پيکر عالم هم اثر بگذارد.
اين سخن ويل دورانت در جلد يازدهم تاريخ ويل دورانت که هيچ ديني مانند اسلام پيروان خويش را به قدرت دعوت نکرده ، بارها مورد استناد استاد مطهري قرار گرفته است (مطهري، ۱۳۷۲: ج ۲۳، ص ۲۶۱؛ مطهري، ۱۳۹۰: ج ۱، ص ۳۲۲).
آيت الله مطهري از همين زاويه به آسيب شناسي جامعه اسلامي ميپردازد و اذعان ميکند وقتي دانستيم که اسلام طرفدار قدرت اخلاقي و قدرت اقتصادي است ، ملاحظه ميکنيم که برخي از مدعيان زهد در هر دو ناحيه طرفدار ضعف هستند، از ثروت دوري گزيده و در نتيجه گرفتار ضعف اقتصادي شده اند، از ناحيه روحي هم چون با دوري از ثروت ، خويشتن را تربيت کرده اند، زماني که دنيا به آنها روي ميآورد، اختيار از کف ميدهند (مطهري، ۱۳۷۲: ج ۲۵، ص ۴۵۵-۴۵۶).
استاد مطهري اين پرسش را مطرح ميکند که چرا روحانيت در ايران چنين قدرتي دارد؟ (مطهري، ۱۳۷۲: ج ۲۴، ص ۲۷۲)، به ديگر سخن ، روحانيون چگونه منشاء توليد قدرت هستند؟ آيت الله مطهري مقايسه اي ميان روحانيت شيعه و اهل سنّت انجام داده است .