Abstract:
یکی از متالهان تاثیرگذار در فلسفه اسلامی و موسس حکمت متعالیه، ملاصدرای شیرازی است. ایشان علاوه بر کتاب اسفار اربعه، کتب دیگری نیز از خود برجای گذاشته که حاوی مطالب فراوانی در مسائل فلسفه با پسوندهای گوناگون است. یکی از این پسوندها، سیاست بوده که در قالب فلسفه سیاسی بیان میشود. صدرا، مطالب خود را در حوزه فلسفه سیاسی با فروعاتی بیان داشته که این نوشته عهدهدار شرح و تبیین سامان سیاسی (نظم و انتظام و آراستگی سیاسی) در حکمت صدرایی است. بدین معنا که صدرا آغاز سامان سیاسی را چگونه به تصویر میکشد؟ فرایندهای آن به چه نحوی است؟ و سرانجام، سامان مطلوب ایشان چیست؟ وی در پاسخ به پرسشهای فوق، براین باور است که انسان موجودی است که بدون نیاز به دیگری توان برطرف کردن مشکلات و نیازهای خویش نیست، از اینرو به سامان دادن جامعه و اعتبار آن و قانون مورد نیاز و تعاون با دیگران میپردازد. از آنجایی که توجه انسان به نشئه دنیایی، بیشتر از امور معنوی است و به تنهایی و با تدبیر عقلائی خود، نمیتواند به امور معنایی بپردازد، ضرورت ارسال رسل و انبیاء و اولیای الهی معنا پیدا میکند، تا توازنی میان دنیا و عقبی، ایجاد شود و مدینه مطلوب و فاضله تاسیس شود و در صورت نبود اولیاء و انبیای الهی، صالحان جامعه، تولی سامان و اداره زندگی اجتماعی مردم را خواهند پرداخت.
One of influential theologians in Islamic philosophy and the founder of the transcendental wisdom is Mulla Sadra Shirazi. In addition to Asfar Arba’ah, he has left some other books from himself that include many concepts in philosophy with different suffixes. One of them is politics that is mentioned in the form of political philosophy. Sadra, has stated his issues in the realm of political philosophy with some minutiae. The present article aims to explain and clarify political order (political order, regulation, and arrangement) in Sadrayi wisdom. That is to say, how Sadra illustrates the beginning of political order? How are the procedures? And finally, what is the favorable order from his view? In answering the above questions, he holds that humans are creatures who cannot solve their problems and needs without getting help from others; therefore, he deals with bringing order and credit to society as well as the required laws and collaboration among people. Since humans pay more attention to worldly issues than spiritual issues and cannot deal with spiritual subjects all by themselves and rational reasoning, the necessity of sending prophets and divine saints becomes meaningful to make a balance between this world and the other world and build a utopia and favorable society. Righteous people in society will be in charge of order and regulation of people's social life in the absence of divine saints and prophets.
Machine summary:
از آنجايي که توجه انسان به نشئه دنيايي، بيشتر از امور معنوي است و به تنهايي و با تدبير عقلائي خود، نميتواند به امور معنايي بپردازد، ضرورت ارسال رسل و انبياء و اولياي الهي معنا پيدا ميکند، تا توازني ميان دنيا و عقبي، ايجاد شود و مدينه مطلوب و فاضله تأسيس شود و در صورت نبود اولياء و انبياي الهي، صالحان جامعه ، تولي سامان و اداره زندگي اجتماعي مردم را خواهند پرداخت .
البته در اين فراز اين پرسش مطرح ميشود که آيا واقعا افراد دني صفت بايد در جامعه وجود داشته باشند و جز با وجود آنها عمران و آباداني دنيا صورت نميگيرد؟ در اين صورت ، آيا اين نظر با حرکت جوهري ملاصدرا که نوآوري او در فلسفه محسوب ميشود، سازگاري دارد؟ در پاسخ بايد گفت که در نظر ملاصدرا نشئه حّسيه ، ادني درجه مقام انساني است ، ولي براساس نظريه حرکت جوهري، انسان به طور طبيعي، ميل به رشد و کمال از مرتبه حّسيه به مراتب بالا را دارد، چرا که شأن سافل ، حرکت به سوي عالي و هر کسي از سلامت فطري برخوردار باشد، گرايش به ارتقاء به مراتب بالاتر در وجودش ، نهفته است (صدرالدين شيرازي، ۱۳۶۸: ج ۵، ص ۱۹۷).
در نظر ملاصدرا احکام شرعي که انبياء بيان کننده آن بوده اند، به دو قسم فردي و اجتماعي تقسيم ميشوند که موضوع سخن صدرا، بيشتر قسم دوم است ، او اين نوع را سياسات نامگذاري کرده و بر اين اعتقاد است که البته هر دو قسم احکام مهم هستند، چراکه نفوس و اموال تأثير بسزائي در نشئه حّسيه دارند و حرکت کماليه انسان وابسته به آنها است و از اين جهت شاره احکامي براي آن دو قسم ، وضع کرده است (صدرالدين شيرازي، ۱۳۵۴: ص ۴۰۸).