Abstract:
نورمن برایسون(۱۹۴۹) از نظریهپردازان حوزه فلسفه و تاریخ هنر معاصر است که با تکیه بر اندیشه هال و مطالعات فرهنگی و اهمیت بحث تصویر در این حوزه طرح فلسفی خود را پیش میبرد. برایسون دغدغه بازنگری در مفهوم تاریخ هنر دارد و معتقد است پرداختن به تاریخ هنر راهی است برای بازاندیشی در نفس تاریخ از رهگذر هنر که بازاندیشی در وضعیت کنونی را نیز به دنبال خواهد داشت و در نهایت به شناخت فرهنگ راه خواهد برد. به گفته برایسون اگر تاریخ هنر بخواهد به واقع نقش تاثیرگذاری در نسبت با شرایط امروزی فرهنگ داشته باشد باید از خلال پژوهشهای انتقادی نسبت به گذشته خود بازنگری کند و به شیوههای بروز و تکوین تجربههای هنری به ویژه در بحث تصویر متوجه گردد. بنابراین برای بازنگری در مفهوم تاریخ هنر لازم است به هسته مرکزی آن یعنی تصویر پرداختهشود و شیوه نگرش به تصویر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد تا به این ترتیب پروژه کلی برایسون تکمیل گردد. تحلیل تصویر به طور سنتی از طریق روش شناسیهایی انجام میگیرد که به باور برایسون خود عامل ایجاد فهم نادرست تاریخ هنر و به بار آمدن وضعیت موجود هستند. در میان روش شناسیها برایسون به طرز ویژه بر نقد مبتنی بر فرم و نقد مبتنی بر بازنمایی تاکید میکند که در تحلیل تصویر با تنزل آن به امری ایستا، پیوند آن با بافتار جامعه و فرهنگ را نادیده انگاشته و به همین جهت تحلیل ارائه شده توسط آنها نیز ابتر باقی میماند. پژوهش حاضر با بهره جویی از آراء برایسون به مسئله، به نقد دو روش تحلیل فرمالیستی و بازنمایانه در مواجهه با آثار نقاشی میپردازد روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی است که ضمن توصیف روشهای تحلیل ذکر شده به تحلیل آنها وارد میشود و در نتیجه با رویکردی نقادانه آنها را مورد بررسی قرار میدهد. نتیجه حاصله از این پژوهش نشان میدهد که نگرشهای فرمالیستی و بازنمایانه به نقاشی هنگام نقد به شکل پیش فرض نقاشی را به مثابه تصویری میدانند که در یک لحظه بار معنایی خود را آشکار میکند و بر پایه یک فرم یا بازنمایی یک امر استوار است که برای همگان در لحظه قابل درک و دریافت است. حال آنکه به باور برایسون تصویر یک موجودیت ایستا و نامتحرک نیست و در طول زمان بسط مییابد، چرا که بر فرهنگ بنا شده است و یک سویه مهم در آن فهم مخاطبی است که خود او نیز بر آمده از فرهنگ است و پروسه دیدن و نگاه کردن وی دائماً در حال بازبینی و بازآرایی ادراکات و دریافت های خویش است.
Bryson(1949)isoneof the theorists in the field of philosophy and history of art in the contemporary era,who advances his philosophical plan by relyingon Hall's ideas and culturalstudies,as well as the importance of image discussion in this field.Bryson pursues the concern of revising the concept of art history and believes that dealing with arthistory is a way to rethink history itself through art,which will also lead to rethinking the current situation and ultimately leadto the knowledge of culture.According to Bryson,if art history wants to have an effective role in relation to the current conditions of culture,it should review its past through critical research and understand the ways of emergence and development of artistic experiences, especially in the image discussion.Therefore, in order to revise the concept of art history,it is necessary to address its central core:the image, and to reevaluate the way of looking at the image in order to complete Bryson's overall project.Image analysis is traditionally done through methodologies and methodologies that,according to Bryson, are the cause of misunderstanding of art history and the current state of art history.Among the genealogical methods,Bryson especially emphasizes form-based criticismand representation-based criticism,which in the analysis of the image by reducing it to a static matter,ignores its connection with the context of society andculture, and that is why the analysis is presented.It remains better by them too.Using Bryson's works and opinions and his point of view on the methodology of painting studyand analysis,the present research criticizes two methods of formalistic and representational analysis in dealing with paintings