Abstract:
مقالهای که پیش روی دارید،حول محور مبانی مدیریت اسلامی از منظر امام خمینی(ر ه)تدوین شده است.نگارنده در این نوشتار کوشیده است در موضوع یاد شده،به بنیادیترین مسأله در مدیریت نظام سیاسی؛یعنی«رابطهی دین با سیاست»از دیدگاه امام خمینی (ر ه)بپردازد،زیرا این موضوع،پایه و اساس پذیرش مدیریت در اسلام به شمار میرود و در این خصوص به موضوعاتی مانند:رابطهی دین با سیاست،طراحان اندیشهی جدایی دین از سیاست،انگیزهی طرح جدایی دین از سیاست،تبیین مفهوم سیاست،دین و سیاست در سیرهی پیامبر،ائمه،اندیشهوران و سرانجام به بیان ماهیت سیاسی احکام دین در اسلام پرداخته است.
Machine summary:
از این رو با توجه به پیشینههای ذهنی در مورد دین و با حضور آن در حوزهی مدیریت نظام اجتماعی،بازکاوی اندیشهی دینی در عرصههایی مانند مدیریت دینی،به عنوان یک ضرورت مطرح شد و طبعا این سوال مطرح میشود که نسبت دین با مدیریت نظام اجتماعی چیست؟ لذا پژوهشگران مسلمان کوشیدهاند تا به تبیین دیدگاه اسلام در این موضوع بپردازند؛گرچه برخی حکمرانان در جوامع اسلامی در طول تاریخ به عنوان حاکم اسلامی به ادارهی نظام اجتماعی پرداختهاند،اما اسلام پس از وفات پیامبر(ص)و برخی از ائمه(ع)،عملا تجربهی رهبری و ادارهی نظام اجتماعی را برعهده نداشته است و این مسأله موجب شده تا پژوهشگران به نظریهپردازی در عرصهی مدیریت اسلامی و مبانی نظری آن کمتر توجه نمایند.
با توجه به اینکه اندیشهی دین از سیاست1صرفنظر از عوامل -------------- (1) Secularism پیدایش آن به عنوان یک واقعیت در اذهان بسیاری شکل گرفته است و از آنجا که آموزههای اسلام،ماهیت سیاسی-اجتماعی دارد،لذا امام خمینی به عنوان نظریهپرداز دینی در جای جای آثار خود به این حقیقت توجه دادهاند که اصولا این فکر خاستگاهی استعماری و غربی دارد و از سویی از منظر ادیان این تفکر را باید در ادیانی خارج از اسلام-که دستخوش تحریف شدهاند-جستجو کرد.
2 با توجه به آنچه بیان شد،میتوان گفت نسبت دین و سیاست در آثار امام به دو معنای ذیل مطرح شده است: 1-اسلام دارای احکامی است که ماهیتی سیاسی دارد و این احکام به واقع نوعی تدبیر و تنظیم روابط انسانی در عرصهی اجتماعی و فردی است.