Abstract:
ادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی شناسی ذات گرا و به دنبال شناخت مولفه های تاثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه شناسی تاریخی در تبیین انقلاب ها به تلاش های برینگتون مور، چارلز تیلی و تدا اسکاچپول در نسل سوم نظریه ها بازمی گردد که با تمرکز بر ساختار و تحلیل شرایط درونی و توجه اندک به تاثیرات بیرونی، انقلاب ها را از دایره بسته و درون زاد خارج کرد و به بستر بین الملل متصل نمود. با این حال از منظر روش شناختی، شیوه آنها در امتداد نسل های نظری پیشین قرار داشت؛ زیرا از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی، انقلاب ها انباشت حوادث برآمده از ارتباط پدیده های اجتماعی در یک بستر فراملی هستند. در همین راستا هدف نوشتار حاضر، بررسی سیر تحول عامل فراملی/ بین الملل در نظریه های انقلاب از منظر نظریه پردازان جامعه شناسی تاریخی است. بر اساس یافته های پژوهش، عامل بین الملل در ادبیات نظریه پردازان جامعه شناسی تاریخی، سه تحول عمده را پشت سرگذاشته است. نخست در دهه 70 میلادی از منظر ساختاری به تاثیر نظم حاکم بر نظام بین الملل بر انقلاب ها اشاره دارد. در مرحله دوم، عامل بین الملل از حاشیه ادبیات مربوطه به متن وارد می شود و دیدگاه بین دولتی برجسته می شود و در گذار به مرحله سوم، صرفا ارتباطات بین دولتی مدنظر نیست، بلکه نگرش بین-اجتماعی و رویکرد بین مردمی و شبکه ای مورد نظر قرار می گیرد.
The literature on revolution has gone through four theoretical waves in explaining diverse revolutions. Although these waves belong to different terms, all of them have essentialist ontology and they are seeking to find impressive attributes in breaking out and prospering incidents. The precedent for bringing revolutions into focus in Historical Sociology (HS) turns to Brinton Moor, Charles Tilly, and ThedaSkocpol endeavors that by concentrating on structure and interior causation paid less attention to exterior conditions; but their works broke the closed-loop and made a weak relation between revolutions and international. However their manners in methodological point of view were closely connected with previous theoretical waves; since from HS perspective, the revolutions are stemmed from accumulated incidents which are made from social relations within a supranational context. The object of the current work is to examine the evolution of the international factor in revolution theories in the light of historical sociology theorists. According to the findings, the international factor has gone through three major evolutions in the insight of historical sociology theorists. First, in the 70s, from a structural point of view, it refers to the influence of the international system on revolutions. Second, the international factor enters the text from the margins of the relevant literature, and the inter-state perspective is highlighted; in the transition to the third step, not only inter-state communication is considered, but the inter-social attitude and the relations between the people and the network.
Machine summary:
پیشینه جامعه شناسـی تـاریخی در تبیین انقلابها به تلاشهای برینگتون مور، چارلز تیلی و تدا اسکاچپول در نسل سوم نظریه ها بازمیگردد که با تمرکز بر ساختار و تحلیل شرایط درونـی و توجـه اندک به تأثیرات بیرونی، انقلاب ها را از دایره بسـته و درونزاد خـارج کـرد و بـه بستر بین الملل متصل نمود.
با توجه به توضیحات ارائه شده در ابتدای بخش حاضر و همچنین منابع مـورد اشـاره در بالا، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که بیشتر آثار از منظر پرداختن بـه نقـش فشارهای محیط بین الملل در دامن زدن به فعل و انفعالات داخلی، اشاره به بعـد فراملـی انقلاب داردکه تا اندازه ای با دیدگاه اسکاچپول درباره نقش بین الملـل شـبیه اسـت و بـه تبیین انقلاب در بستر روابط بین اجتماعی پرداخته نشده اسـت .
بـر ایـن اسـاس نوشـتار حاضـر قصـد دارد تـا بـا اسـتفاده از رویکـرد جامعـه شناسـی تـاریخی بـه سـیر تحـول هستیشناسی اجتماعی- تاریخی بین الملل در نظریه های انقلاب بپردازد.
چارچوب نظری و روششناسی جامعه شناسی تاریخی، رویکردی است که در آن تغییر و تحـولات جامعـه انسـانی در عرصۀ تاریخی و رابطه آن با وضع موجود از طریق مفاهیم و نظریه های جامعـه شـناختی در دو شکل رابطۀ علی بین پدیدههای مورد بحث یعنـی کنشـگران/ سـاختارها و فهـم و شناخت معنای پدیدهها تبیین و بررسی میشود (اسکاچپول، ١٣٩٢: ٣١-٣٧).
این دیدگاه شـاید حرکـت بـه سـوی نسـل جدیـد نظریـه هـای انقـلاب باشد،زیرا نگاه اجتماعی به انقلاب در بستر جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل اکنـون دارای چارچوب نظری مجزا و قدرت تحلیلی قابل توجه است .