Abstract:
اسماعیل شاهرودی(آینده) و نصرت رحمانی دو شاعر نیمایی سرای دهههای سی تا پنجاه شمسی هستند که به یک دلیل در تاریخ شعر معاصر فارسی یگانه هستند. این دو تنها شاعرانی است که نیمایوشیج بر یکی از مجموعههای شعریشان مقدمه نوشته است. مقدمۀ نیما بر کتاب آخرین نبرد اثر اسماعیل شاهرودی و کوچ اثر نصرت رحمانی از این نظر بسیار حائز اهمیت است. مقدمۀ نیما بر آخرین نبرد بسیار مفصل تر از مقدمۀ او بر کوچ است و از این رو شایستۀ تحلیل و بررسی.این پژوهش به تحلیل مقدمۀ نیما بر کتاب آخرین نبرد پرداخته است و به این سوال پاسخ داده است که کدام ویژگی در اشعار شاهرودی در این مقدمه نویسی نیما تاثیرداشته است و وی را به این مقدمه نویسی ترغیب کرده است؟ تحلیل این مقدمه و مقایسۀ آن با مقدمه کتاب کوچ نشان می دهد که توجه به زندگی اجتماعی مردم و آرگو( به معنای زبان مخفی و زبان عامیانه ) در اشعار شاهرودی، مورد توجه نیما در این مقدمه بوده است. از زاویۀ تحلیل گفتمان هم مقدمۀ نیما، به مثابۀ عملی گفتمانی در ثبیت اصطلاح آرگو در شعر معاصر است
اسماعیل شاهرودی(اینده) و نصرت رحمانی دو شاعر نیمایی سرای دهههای سی تا پنجاه شمسی هستند که به یک دلیل در تاریخ شعر معاصر فارسی یگانه هستند. این دو تنها شاعرانی است که نیمایوشیج بر یکی از مجموعههای شعریشان مقدمه نوشته است. مقدمه نیما بر کتاب اخرین نبرد اثر اسماعیل شاهرودی و کوچ اثر نصرت رحمانی از این نظر بسیار حايز اهمیت است. مقدمه نیما بر اخرین نبرد بسیار مفصل تر از مقدمه او بر کوچ است و از این رو شایسته تحلیل و بررسی.این پژوهش به تحلیل مقدمه نیما بر کتاب اخرین نبرد پرداخته است و به این سوال پاسخ داده است که کدام ویژگی در اشعار شاهرودی در این مقدمه نویسی نیما تاثیرداشته است و وی را به این مقدمه نویسی ترغیب کرده است؟ تحلیل این مقدمه و مقایسه ان با مقدمه کتاب کوچ نشان می دهد که توجه به زندگی اجتماعی مردم و ارگو( به معنای زبان مخفی و زبان عامیانه ) در اشعار شاهرودی، مورد توجه نیما در این مقدمه بوده است. از زاویه تحلیل گفتمان هم مقدمه نیما، به مثابه عملی گفتمانی در ثبیت اصطلاح ارگو در شعر معاصر است