Abstract:
بحث ارتباط و پیوستگی موضوعی آیات درون یک سوره، یکی از مباحث ارجمند قرآنی است.از این رو، همواره برخی از مفسران و عالمان علوم قرآن در صدد بر آمده، تا نشان دهند، علی رغم تشویش نمایان، بین این آیات، به طور کامل و به طرز شگفتی انسجام، وحدت و پیوستگی وجود دارد؛لذا شبهات مطرح شده پیرامون ترتیب و تنظیم آیات سست و نااستوار است.سید قطب، صاحب تفسیرفی ظلال القرآندر این رابطه، کار سترگ و کوششهای قابل توجهی به انجام رسانده است.تا آنجا که وحدت موضوعی در سور قرآن، یکی از أساسیترین مبانی تفسیری وی محسوب میشود، که به صورتی گسترده و منظم، و به طرزی جالب و هوشمندانه، در این تفسیر ارائه شده است.این مقاله بر آنست تا هم به جهت أهمیت این بحث، و هم به لحاظ محوریت و گستردگی آن در تفسیرفی ظلال القرآنچگونگی طرح و ارائهی آن در این تفسیر را، بررسی و تبیین نماید.
Machine summary:
"به عنوان مثال:سورهی انعام از نگاهی دیگر 1 ، در نظر سید قطب مشتمل بر دو شطر است، که شطر نخست آن در جزء هفتم قرآن واقع شده، و از مبانی اساسی دین و عقیده سخن میگوید؛در حالیکه شطر دوم این سوره-که در جزء هشتم قرار دارد-از حق انحصاری حاکمیت و قانونگذاری برای خداوند سخن میگوید؛تا بیان کند که مسالحاکمیت و تشریعهمان مسالهیدین و عقیدهاست و برنامهی قرآنی، آن را با همان گستردگی و اهمیت بحث دین و عقیده مطرح میکند؛ لذا سیاق آیات نیز-در این شطر از سوره-از همان اثر گذارندهها و تحریک کنندهها، و از همان الهام بخشها، و از همان چشماندازها، و از همان مسائل و حقایق، و از همان تعبیراتی بهره میگیرد که در شطر اول سوره به کار گرفته شده بودند؛مانند: سخن گفتن از کتابهای آسمانی، پیامبران، وحی، معجزاتی که از سوی مردم در خواست میشد، هلاکت و تباهی اقوام به دنبال درخواست معجزات، و مانند سخن گفتن از آخرت و قواعد دینداری و نحوهی پاداش بر اساس آن، و از جدایی پیامبر اسلام از قوم مشرک خود، و از ربوبیت یگانه خداوند در همه هستی و مالکیت او بر هر چیز و تصرف او در هر امری، و مانند سخن گفتن از خلافت مردم در روی زمین و توانایی او برای از بین بردن آنها، در صورت لزوم."