Machine summary:
"در روزگاران پیش ایران میان کانونهای تمدنی مصر و یونان و بین النهرین(از سمت مغرب)و ماوراء النهر و قفقازیه(از سمت شمالشرق و شمالغرب)و پنجاب (از سوی مشرق و جنوب شرق)محصور بوده و رشد توأم با وسعت گرفتن اجباری ارتباطات و نیرو گرفتن و گسترش هریک از این کانونها در تمام شئون ایران حتی در مرزهای سیاسی آن تأثیر میگذارده است.
16-ولایات ساحل رنگا-؟ از مجموع این اطلاعات چنین میتوان استنباط کرد که در سراسر قلمرو فلات ایران و جلگههای وابسته بآن(این قلمرو مشتمل میشود بر ایران کنونی باضافه افغانستان و بین النهرین و ماوراء النهر و پنجاب)از دورترین زمانها کانونهای حکومتهائی محلی وجود یافته که قدرت آنگاه مثبت از نیروی مردم کوچ- نشین و گاه ناشی از مردم یکجانشین بوده است.
این واحدها عبارتند از: 1-آذربایجان 2-لرستان و خوزستان(مشتمل بر دو واحد) 3-ری-البرز جنوبی و مرکزی 4-فارس 5-خراسان 6-بین النهرین 7-ماوواء النهر 8-افغانستان(کابل-غزنه-هرات) 9-هیرمند(سیستان) 10-پنجاب 11-شاهرود 12-گرگان 13-مازندران و گیلان(مشتمل بر دو واحد) 14-سواحل خلیجفارس و بحر عمان که طبق نوشتهها محل سکونت حبشی و مردمی که بزعم مورخان زیاد شکیل نبودهاند بوده است(باحتمال قوی از نژاد سیاه بوده که بقایای آنها وجود دارد.
5-هرزمان که مردم کوچنشین موفق بایجاد قدرت بزرگی شوند(بر اثر غلبه نظامی با ائتلاف سیاسی)کانون حکومتی مجاور را ضمیمه خود میکنند بیآنکه بتوانند استقلال محلی آنرا بکلی معدوم کنندو باین ترتیب ملاحظه میشود که کانونهای حکومتی و سیاسی ایران قدیم در قالب واحدهائی جغرافیائی و طبیعی و بر اثر دو نوع معیشت مبتنی بر یکجا نشینی و کوچنشینی که زراعت و دامپروری را در ید خود داشتهاند بنیان گفته و شکوفا شدهاند و پدیده مهم آنکه کوچنشینان عامل گسترش وحدت سیاسی و فرهنگی بودهاند."