Abstract:
این مقاله به بررسی تأثیرپذیری حوزههای علمیه از ساختارهای اجتماعی و ورود جریانهای علمی جدید به حوزه میپردازد. انعکاس تحولات ناشی از
تغییرات جامعه در حوزه، در دو بعد ساختاری و معرفتی ظاهر شده است. تغییرات در سبک آموزش و پژوهش، تأسیس مراکز تحقیقاتی و مؤسسات
آموزشی در بعد ساختاری و تشکیلاتی، و اختلاف فقها در برداشت از مسائل اجتماعی و حتی برخی روایات فقهی، در بعد معرفتی مورد توجه قرار
گرفته است. برداشتهای متفاوت از روایت عمروبن حنظله در باب ولایت فقیه از نمونههای بارزی است که نوشتار حاضر در بعد معرفتی به آن پرداخته
است.
Machine summary:
"در زمینه نظام آموزشی، دگرگونی کتابهای درسی، نظارت بر چگونگی تدریس و مراحل آن در حوزه، ایجاد مراکز تحقیقاتی وابسته به حوزه و ارتباط با مراکز علمی جهان را ضروری میدانست و در زمینه امور آموزشی حوزوی، خواهان استفاده از مراکز آموزش عالی جدید بود و این امر را نه تنها با شأن دینی و اجتهادی حوزههای علمیه مغایر نمیدید، بلکه آن را ضرورت اساسی برای بهینه کردن آموزش طلاب و استفاده مطلوب از منابع مادی و انسانی حوزه تلقی مینمود.
تحقیق و پژوهش در حوزه علمیه یکی از مباحثی که در جامعهشناسی علم (در رویکرد مرتونی) مورد بررسی قرار میگیرد عبارت است از نظام انگیزش و پاداشدهی؛ اینکه نهادهای علمی در راستای ایجاد انگیزه برای انجام فعالیتهای تحقیقاتی چگونه عمل میکنند.
برای مثال، عملکرد پیچیده شرکتهای چندملیتی و موضوعات گوناگون و مصادیق بسیاری را که در این میان است، چگونه میتوان بدون استفاده از مباحث اقتصادی مربوط و یا بدون شناخت نظام سیاسی جهان تبیین کرد؟ همچنین آیا عملکرد گسترده نظام بانکی در نظام اسلامی و بسیاری مسائل گوناگون دیگر، بدون مطالعات و بررسیهای کافی در زمینه علوم و مباحث مربوط به آن، قابل تجزیه و تحلیل و تعیین موضوع و مصداق خواهد بود؟ ما حتی در طرح دیدگاهها و آرای دینی نمیتوانیم بیتوجه به مباحث علوم انسانی و شبهات آنها عمل کنیم."