Abstract:
موضوع اصلی مقاله،نسبتسنجی معارف وحیانی و علوم انسانی در جامعهء دینی است. مقاله با بهکارگیری الگوی روشی"فهم اجتهادی"تلاش میکند ایدهء"نیازمندی دو سویهء جامعهء دینی به معارف وحیانی و علوم انسانی و ضرورت تعامل این دو در تنظیم مناسبات زندگی جمعی"را استدلال کند.از دیدگاه مقاله حاضر،نیازمندی علوم انسانی به معارف ویحانی در ارزشگذاری و جهتگیری ارزشی تدبیر عقلایی جامعه و نیازمندی معارف وحیانی به علوم انسانی در تحقق خارجی آموزهها و معارف وحیانی با بهرهگیری از قواعد و مناسبات عقلایی مکنون در علوم انسانی،تعامل مذکور را نشان میدهند.
The main theme of the article is a comparison of Revealed
Knowledge and Human Sciences in religious society. By applying
methodical paradigm called “Jurisprudential Perception” the
article tries to reason the idea of the twin need of the religious
society for Revealed Knowledge (Divine Law) and Human
Sciences, and the necessity of the convergence of these two in
adjustment of social life. According to the article. the need of
Human Sciences as complementary to Divine Law shows the place
of such sciences for practical implementation of Revealed
Knowledge with the help of principles and rational adaptability of
human sciences in the society.
Machine summary:
مقاله با بهکارگیری الگوی روشی"فهم اجتهادی"تلاش میکند ایدهء"نیازمندی دو سویهء جامعهء دینی به معارف وحیانی و علوم انسانی و ضرورت تعامل این دو در تنظیم مناسبات زندگی جمعی"را استدلال کند.
از دیدگاه مقاله حاضر،نیازمندی علوم انسانی به معارف ویحانی در ارزشگذاری و جهتگیری ارزشی تدبیر عقلایی جامعه و نیازمندی معارف وحیانی به علوم انسانی در تحقق خارجی آموزهها و معارف وحیانی با بهرهگیری از قواعد و مناسبات عقلایی مکنون در علوم انسانی،تعامل مذکور را نشان میدهند.
در نتیجه در مقالهء حاضر،به قیاس دو دانشواژهء جامعهء دینی و معارف وحیانی،علوم انسانی نیز با رویکردی معرفتشناختی مورد توجه بوده و براساس آن،مقصود از علوم انسانی،علومی است که با تکیه بر عقل بشر ساماندهی،تنظیم و صورتبندی دانشی پیدا کردهاند.
بر این اساس،با این پرسش اساسی مواجه میشویم که در جامعهء دینی چه نسبتی میان معارف وحیانی و علوم انسانی(بشری)برقرار است؟به دیگر سخن؛جامعهء دینی در تنظیم زندگی جمعی چه رابطهای را باید میان این دو دسته از معارف و علوم برقرار کند؟ مقالهء حاضر پاسخگویی به چنین پرسشهایی را دنبال میکند و هدف اساسی آن،تبیین رابطهء معارف وحیانی و علوم انسانی در جامعه دینی است.
بر این اساس،لازم است با نگاهی به آموزههای مذکور،به فهمی اجتهادی از ارزشگذاری معارف وحیانی ناظر به تدبیر عقلی جامعه دینی بر پایهء علوم انسانی دست یابیم.
از آنچه گذشت،ایدهء "نیازمندی دو سویهء جامعه دینی به معارف وحیانی و علوم انسانی و ضرورت تعامل این دو در تنظیم مناسبات زندگی جمعی"به عنوان فرضیهء مقاله،مورد تأیید قرار گرفت.