Abstract:
این نوشتار، ابتدا به وجود کودکان بازمانده از تحصیل اشاره دارد که در اغلب موارد با تبدیل شدن به کودکان خیابانی، به مشاغل سیاه روی می آورند. نویسنده از نحوه جمع آوری و نگهداری از کودکان یاد شده، انتقاد کرده، ایرادهای این امر را برشمرده است.در ادامه، کودکان بازمانده از تحصیل، در سه گروه تقسیم بندی و توصیف شده و برای هر سه گروه، نقاط مشترکی از جمله بی سوادی، پرخاشجویی، ناسازگاری و شخصیت رشد نیافته تعریف شده است.در ادامه، پس از بیان نگرش قانون کار به کارگران خردسال، قانون مزبور مورد نقد قرار گرفته است. مقاله با تأکید بر این نکته که «کار کودکان، تحصیل کردن است» تصریح می کند، نباید اجازه دهیم فقر اقتصادی، مانع تحصیل کودکان شود. هنگامی که این کودکان در سنین فراگیری و تحصیل هستند باید به کمک آنان شتافت و با پرداخت مستمری، آنان را یاری کرد. تأکید اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر آموزش و پرورش رایگان و الحاق دولت ایران به کنوانسیون حقوق کودک، از جمله مؤلفه هایی است که به عنوان ضمانت اجرایی طرح فوق عنوان شده اند تا «سیل بی کاران بی سواد، بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد نکند»
Machine summary:
"نقد قانون کار با هیچ قانون و مقرراتی نمیتوان کودک گرسنهای را واداشت که از کارکردن دستکشیده و به ادامهء تحصیل بپردازد،چون تأمین اجتماعی هنوز در کشور ما هنگانی نیست،بنابراین افراد بیبضاعت که برای گذران زندگی خویش ناچار از کارکردن هستند پا بر روی قانون گذاشته و داوطلبانه بر ضد خویش اقدام میکنند و حتی اگر قانون کار اجازه استخدام آنها را ندهد،به مشاغل سیاه روی میآورند.
سؤال مهم آن است که اگر این کارگران خردسال بخواهند از وضعیت خود شکایت کنند،آیا کسی به حرف آنها گوش میدهد؟آیا پاسخ نخواهند شنید که کار کودکان ممنوع است و آنها اساسا حق ندارند کار کنند؟از همه مهمتر اگر مجریان قانون کار پاپیش گذاشته و کارگاه یا کارخانهای را به علت استخدام کارگر کمتر از 51 سال تعطیل کنند،چه بر سر سایر کارگران از جمله کارگران خردسال میآید؟آیا جریمه کردن کارفرما یا تعطیل کردن کارگاه،دردی از کودکی که نیازمند کار کردن است دوا میکند؟ در اینجا بلافاصله باید اضافه کرد،هدف آن نیست که قانون،کار کردن اطفال کمتر از 51 سال را به رسمیت بشناسد و به آنها اجازه کار دهد به طور مسلم زمانی که کودکان باید به تحصیل بپردازند، ولی به اجبار در کارگاهها مشغول کار هستند،از سوادآموزی و حرفهآموزی بازمیمانند و بدینگونه فقر به صورت موروثی و مسری گسترش مییابد.
شاید برخی افراد طرح فوق را به علت کمبود بودجهء دولتی قابل اجرا ندانند،در پاسخ آنان باید گفت: نخست آنکه طبق اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:"دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دورهء متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد."