Abstract:
قصهها و افسانهها بخش مهمی از ادبیات هر ملت را تشکیل میدهند. عرب نیز همانند بسیاری از ملتها از
دیرباز دارای قصههایی بودهاند که نقل آنها گرمیبخش محافلشان بوده است. بدون شک قصهها تصویرگر عادات،
خلق و خو، اندیشه و اعتقادات مردمانی است که آنها را میسازند و نقل مینمایند و گاه از ظرافتهای خاصی نیز
برخوردار میباشد.
در قرن چهارم هجری در نثر عربی، فنی متداول گشت که میتوان گفت درون مایه اصلی آن همین قصهها و
افسانهها بوده است، با این ویژگی که نویسنده از روی قصد آن را در قالبی مصنوع بیان مینماید و دربردارنده
حکایات، نکات، نوادر، فکاهیات و برخی جنبههای تاریخی و حکمی و ادبی است.
Machine summary:
تألیف آنرا به «ویاسا» فرزانه هند نسبت میدهند (همان مأخذ) وجود ندارد، علت آن است که این گونه آثار در زمره ادبیات داستانی و نمایشی به حساب میآید و خلق آن نیازمند تفکر دراز مدت و قدرت تجزیه و تحلیل و مستلزم اطاله کلام است؛ به علاوه آثار حماسی بلند از این نوع، حاصل جنگهای طولانی و برون مرزی است، در حالی که عربها ـ بویژه در دوره جاهلی ـ بیشتر کوچنشین بودهاند و کمتر فرصت مییافتهاند مدت زمانی طولانی در یک مکان بمانند و چنین شاهکارهایی را بیافرینند؛ گذشته از این، آنان مردمانی بودهاند اهل بدیههگویی و ایجاز در سخن، نه صاحبان تفکر شگرف و اطناب در کلام و جنگهای ایشان نیز اغلب از نوع جنگ بین قبایل بوده است.
ک: ثعالبی، یتیمة الدّهر، ج4، ص 293ـ296 و یاقوت حموی، معجم الأدباء، ج2، ص 161ـ202 و جرجیزیدان، تاریخ آداب اللغة العربیه، ج2، ص 303 ـ 304 و عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج2، الاعصر العباسیه، ص 595ـ612 و دائرة المعارف الاسلامیة، ذیل واژه «الهمذانی») متأثر از روش این گدایان است، زیرا او یکی از مقامههای خود را به همین نام «المقامة الساسانیّه» نامگذاری نموده است(بدیع الزمان همدانی، مقامات، شرح محمد عبده، 1924 م، ص 97) و نیز بسیاری از حیلهها و فنون این طایفه را در ضمن برخی مقامات خود ذکر کرده است(همان مأخذ، «المقامة الرصافیه»، ص 165ـ 173).
چنانکه ملاحظه میشود در اینجا بدیعالزمان از سخنان ابوالفتح اسکندری در جمع مردم بصره به «مقامه» تعبیر نموده و این همان معنای اصطلاحی خاصی است که این نوع ادبی در زبان عربی و فارسی به این عنوان شناخته شده است و نیز در اخباربدیع الزمان آمده است که او مجالس و نشستهای خود را در نیشابور با یکی از همین قصهها به پایان میبرده است و شاید به این دلیل نام مقامات را بر آن نهاده باشد.