Abstract:
إبن هانیء (320 ـ 363 ه .ق) یکی از بزرگترین شاعران شیعی و متبحرترین شاعر اندلسی است. کسانی که در کتب
مختلف ادبی، مختصری از ابن هانیء نگاشتهاند، وی را به سبب افراط در مدح متهم به کفر و ارتداد نموده، و بیبند و بار
شمرده و معتقدند که دست به کارهای حرام میزده است. وعدهای بیان میدارند او تا زمانی که در اندلس میزیسته هیچ
اعتقادی به مذهب شیعه اسماعیلی نداشته است، و مرگ او را ناشی از میگساری و اعمال ناشی از آن شمردهاند. این
مقاله بر آن است تا به ابهامها و اتهامها و سؤالهای برآمده از آنها پاسخ گوید.
Machine summary:
مقدمه: کند و کاو در کتابهای تاریخی، آشنایی با دیدگاههای حاکمان سیاسی ـ مذهبی دوران ابن هانیء و بررسی و ارزیابی ژرف اشعار و آگاهی از اندیشهها و زندگی پرفراز و نشیب وی از یک طرف پرده از چهره سنیهای مالکی مذهب اندلسی برمیدارد، آنان که با ساخته و پرداختههای بیاساس خویش کوشش نمودند چهره شیعه و شیعیان را خدشهدار نموده، آن را زشت جلوه دهند و از طرف دیگر به ما کمک میکند تا بتوانیم به ابهامها و اتهامهایی که بر او وارد شده و در سؤالات زیر نمودار گشته است پاسخ دهیم: 1ـ آیا مدائح مبالغهآمیز او ناشی از کفر و الحاد است و بر ارتداد او دلالت دارد یا اینکه برآمده از اعتقاد راسخ به اصول مذهب اسماعیلی است؟ 2ـ آیا ابن هانیء در مدت اقامت در اندلس به مذهب اسماعیلی اعتقاد داشته یا با رسیدن به دیار فاطمیان به آن گردن نهاده است؟ 3ـ به چه دلیل اندلس را ترک میگوید؟ 4ـ علت مرگ او چه بوده است؟ حال برای دستیابی به جواب، در این مقاله به ارائه چهار مبحث میپردازیم: اول؛ زندگی ابن هانی دوم؛ دلایل ترک زادگاه خود (اشبیلیه) سوم؛ ترک دیال اندلس چهارم؛ مرگ ابن هانیء شرح حال ابن هانیء زندگی ابن هانیء نامش محمد، و کنیهاش ابوالقاسم است.
(محمد الیعلاوی، ص110) ولی بایستی همانند ابن الابار قرطبه را جایگاه تکوین و پرورش شخصیت علمی و ادبی او دانست، چرا که در آن زمان قرطبه، این شهر باشکوه، به صورت یکی از بزرگترین کانونهای سیاسی فرهنگی جهان اسلام درآمده بود و خلافت قرطبه، به گونهای ممتاز «چهار راه فرهنگها» بوده است، در حالیکه هیچ دلیلی وجود ندارد، بتواند ثابت کند که اشبیلیه و البیره نیز بعنوان پایگاه انتقال علم و دانش آن روز مطرح بودهاند.