Abstract:
«مسیرهای محتمل در عرفی شدن ایران» تلاش دارد تا با تعیین جایگاه بحث در ادبیات عرفی شدن، راه خویش را از تاملات پراکنده و اهتمامات و دغدغه های دیگر در این باب متمایز سازد. بررسی عرفی شدن ایران به مثابه یک فرایند محتمل، مستلزم برداشتن سه گام تمهیدی است: 1. داشتن تصویری گویان از «بستر وقوع»؛ 2. تعریفی روشن و ممیز از این «پدیده» و بالاخره 3. وارسی و نقد «ایده های طرح» درباره عرفی شدن ایران. مدل ارایه شده درباره عرفی شدن ایران، مدعای اصلی و محصول نهایی این تلاش است که حاوی اشاراتی است به: 1. عوامل موثر بر این فرایند در چهار سطح کلان، میانه، خرد و خود دین؛ 2. شاخص های تفصیل یافته هر کدام و 3. مسیر و روند وقوع آن ها.
Machine summary:
این مقال با تأکید بر جدی بودن این فرایند در ایران به دلیل پیروی از یک دین اشتمالی و تشکیل حکومت دینی بر پایهء آن،معتقد است بررسی«احتمال»و«مسیر»و«نشانه»های عرفی شدن در ایران مستلزم بازیابی درست مسئله و واکاوی دقیق نظریات و وارسی مسیرهای مطرح و نقض و ابرام بر هریک از طریق بازخوانی انتقادی دیدگاههای نهفته در پس آنها است.
لذا با توجه به منحصر به فرد بودن مقصد و مسیر توسعه-یا لااقل به صرفه بودن رفتن از راهی که پیش از این گشوده و آماده شده است-و پیآمدهای ناگزیرش،تنها یک راه برای جوامع تابع در اجتناب از عرفی شدن و حفظ دین باقی میماند و آن هم دست شستن از توسعه و متوقف ماندن در عصر سنت و وضع عقبماندگی است.
عرفی شدن بر اساس این تلقی،پیآمد وضعیتی است که اولا رقبای قدر و کارآمدی به میدان آمدهاند و در برابر ادیان قد علم کردهاند که بیش از آنها به فوتوفن بازار آشنا هستند؛ثانیا بازار مشترکی برای عرضهء دین و کالاهای مشابه شکل گرفته که مجال و قدرت انتخاب مخاطبان و حتی پیروان را افزایش داده است؛و بالأخره آن که ادیان نیز به بازیگری در عرصهء رقابت و حضور در بازار عرضهء کالاهای دینی و شبه دینی وادار شدهاند.
لذا عرفی شدن جوامع با گام نهادن در مسیر توسعهء مدرن ادعای چندان گزافی نیست؛لیکن سخن بر سر این است که آیا تنها یک راه و یک سرانجام برای تحول و پیشرفت جوامع وجود دارد؟آیا مقصد و مقصود دیگری جز آمالی که الگوی غربی توسعه ارائه میدهد نمیتوان برای بشر فرض کرد؟مقاصدی که با غایات دین در (1).