Machine summary:
"نویسنده بهعنوان یک مطالعهء موردی برای بررسی فرآیند موردنظر،کشور ایران را انتخاب کرده است،کشوری که از سال 9791 به بعد خشم شدید ایالات متحده را برانگیخته است و در نتیجه نمونهء روشنی از تأثیر منفی پوشش خبری بینالمللی و نیز ضعف و ناتوانی این دستگاه خبری را برای دادن آگاهی کافی به مردم نشان میدهد.
رسانهها نیز همچون بخش دولتی و شورای امنیت ملی،در میان قشرهای اصلی اجتماع مثل بازاریها،استادان دانشگاه،یا کارگران شرکت نفت که تصویر بسیار متفاوتی از وقایع ایران به دست میدادند،هیچ پایگاه خبریی نداشتند،شبکهء محدود منابع خبری دولتی این تصور غلط را پیش آورده بود که شاه ممکن است با مشکلات موقتی مواجه شود،اما از ثبات لازم برخوردار است و بدین ترتیب موفق به اقناع و نیز از نظر انداختن این مسایل توسط سیاستمداران آمریکا و رسانههای عمدهء جمعی شدند.
حال میتوان این سئوال را مطرح کرد که ضعف چنین پوشش خبری چیست؟آیا دقیقا با آنچه در عالم واقع اتفاق افتاده،منطبق نیست؟ (8) -Oultural Mythology (9) -Value-Laden (01) -Fanaticism (11) -Ethnocentrism (21) -National Outrage (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای پاسخ به این سؤال لازم است که علاوهبر توجه به اخبار ارائه شده و نحوهء تنظیم آنها،باید به مطالب گفته نشده نیز توجه شود.
بنابراین،ارزشهای خبری مثل ارائه گزارش از بحران،متغیرهای تولید خبر مثل تقاضا برای تصویرهای خوب و اختصاص نیافتن زمانی در اخبار شبکه برای ارائهء جزییات بیشتر از حقایق، بدان معناست که اگرچه واقعهای مثل انقلاب ایران زمان تصویری زیادی را به خود اختصاص میدهد،اما به صورتی بازگو نمیشود که امکان درک عللی که در پس آن واقع است و نتایج رویدادهایی که این شبکهها به بررسی آن میپردازند،برای ببیندگان فراهم آید.
C. Adams(Ed)Television Coverage Of the Middle East,Norwood,NJ:Ablex, ."