Abstract:
جامعه آغازین اسلام که پس از هجرت پیامبر به مدینه شکل گرفت، با وجود تعالیم اسلام و ارشادات نبوی، که بسیاری از اختلافات، درگیری ها، رقابت ها و دسته بندی ها را از بین برد و یا کاهش داد، اما باز هم احزاب، گروه ها و جریانات گوناگونی در میان صحابه وجود داشتند. در پیدایش این احزاب، گروه ها و جریانات، عوامل بسیاری دخالت داشتند که دنیاگرایی، فقدان و یا ضعف ایمان، عصبیت جاهلی، که در نژادگرایی و قبیله گرایی نمود پیدا کرد، و تعارض های فرهنگی حاکم بین دو گروه مکی و مدنی در زمره مهم ترین و اساسی ترین عواملی هستند که زمینه را برای پیدایش احزاب، گروه ها و جریان های گوناگون فراهم ساختند. این نوشتار عوامل مذکور را مورد بررسی قرار می دهد.
Machine summary:
"( 9 ) حضرت علی(علیه السلام) در بخشی از نامه شان به معاویة بن ابی سفیان درباره دنیاگرایی وی می نویسند: چه خواهی کرد آن گاه که پرده های دنیای تو کنار روند; دنیایی که با زینتش جلوه نمایی کرده و به وسیله لذتش خدعه کرده و تو را فراخوانده و تو پذیرفته ای، تو را کشانده و تو دنبالش رفته ای و به تو فرمان داده و تو اطاعت کرده ای؟( 10 ) همچنین آن حضرت در یکی از نامه هایشان به معاویه می نویسند: به خاطر دنیاطلبی، به تأویل قرآن روی آورده ای!( 11 ) بنابراین، با توجه به مباحثی که درباره دنیاگرایی از دیدگاه قرآن و روایات مطرح شد و نمونه هایی که از دنیاگرایی اصحاب ارائه گردید، در میان عواملی که زمینه را برای پیدایش احزاب، گروه ها و جریانات گوناگون در میان اصحاب آماده کردند، با قاطعیت می توان ادعا کرد که دنیاگرایی در زمره مهم ترین آنان قرار دارد; زیرا دنیاگرایی، که عبارت از گرایش مادی و دنیاگرایانه از قبیل گرایش به لذایذ دنیا همچون مال و ثروت، ریاست، شهرت، پست و مقام است، چنان توجه آنان را به خود جلب می نمود که برای به دست آوردن آن، به هر وسیله ای متوسل می شدند و همه همت خویش را صرف آن می ساختند، هرچند این کار به قیمت انحراف از اصول و ارزش های اسلامی و انسانی تمام می شد."