Abstract:
در حدود پس از سال 600 هجری شخصی به نام رتن در هند ظهور کرد که مدعی شد از صحابه پیامبر گرامی (ص) بوده است و از
همینروی به روایت سخنانی از آن حضرت پرداخت. وی نظر گروهی از طالبان حدیث و متصوفان روزگار را به خود جلب کرد.ادعای رتن مبنی بر صحابت و روایت بلاواسطه از پیامبر اکرم (ص) مورد انتقاد و تخطئه ناقدان برجسته حدیث قرار گرفته است.
با اینهمه جوانبی از شخصیت وی و پارهای از منقولاتش به برخی از آثار کهن صوفیانه و اخلاقی راه یافته که شایان بررسی پژوهشیانه
میباشد. این گفتار به گوشههایی از نقد حال رتن و تأثیر او بر تراث اسلامی میپردازد.
Machine summary:
"مرحوم حاج میرزا حسین محدث نوری هم در نجمالثاقب رتن را در شمار «دیرزیستان» (/ معمران) راستین پنداشته و پس از لختی گفتآورد درباره وی، نوشته است: شیخ فاضل ابن27 أبی جمهور أحسائی در أول کتاب غوالی اللالی روایت کرده به أسانید خود از علامه جمالالدین حسن بن یوسف بن المطهر که فرمود: روایت کرد از مولای ما، شرفالدین إسحق بن محمود یمانی، قاضی در قم از خال خود، مولانا عمادالدین محمد بن فتحان قمی از شیخ صدرالدین ساوهای که گفت: داخل شدم بر شیخ بابارتن و ابروان او افتاده بود بر روی چشمانش از پیری.
و قال لی الشیخ علم الدین البرزالی و قد سألته عن هذا الحدیث، فقال لی: هو من أحادیث الطرقیة!65 مرحوم حاج میرزا حسین نوری که از رهگذر سلوةالغریب سید علیخان به مطالب صفدی دسترس داشته، ترجمه گونهای از حکایت دیدار با رتن که صفدی نقل کرده است به دست داده و زین رو نقل نوشتار او بجا مینماید: سید فاضل متبحر جلیل، سید علیخان مدنی، در کتاب سلوةالغریب و أسوةالأریب نقل کرده از جزو هشتم تذکره صلاحالدین صفدی که گفت: نقل کردم از خط فاضل علاءالدین علی بن مظفر کندی که صورت آن این بود که: حدیث کرد ما را قاضی أجل عالم جلالالدین أبوعبدالله محمد بن سلیمان بن إبراهیم کاتب از لفظ خود، در روز یکشنبه پانزدهم ذیالحجه سنه 711 در دارالسعاده محروسه دمشق، گفت: خبر داد ما را شریف قاضی القضاة نورالدین أبوالحسن علی بن شریف شمسالدین أبی عبدالله محمد بن حسین حسینی أثری حنفی از لفظ خود، در عشر آخر جمادی الأولی سال 701 در قاهره، گفت: خبر داد مرا جدم، حسین بن محمد، گفت: من در زمان صبی که هفده سال یا هیجده سال داشتم، سفر کردم با پدرم محمد و عمویم عمر، از خراسان به طرف هند برای تجارتی."