Abstract:
یکی از مسائل در خور دقت و تأمل چگونگی بهرهگیری از روایات در تفسیر قرآن است،علامه طباطبایی(ر ه)مؤلف«المیزان»در این مسئله دیدگاه و روش تفسیری ویژهای دارد.در این مقاله ابتدا دیدگاه و روش وی با استناد به مباحث«المیزان»در سه محور گزارش و سپس بررسی میشود و در بررسی ضمن اشاره به نقاط قوت دیدگاه و روش وی،تأملهایی که در برخی دیدگاهها و استفادههای وی از روایات به نظر میرسد در معرض داوری اندیشمندان قرار میگیرد.
Machine summary:
"» (همانجا،062/1) نقد و بررسی مبانی روایی علامه طباطبایی در المیزان سنت را در حجیت قرین کتاب قراردادن و بیانات پیامبر(صلی الله علیه و آله)و امامان(علیهم السلام)را در تفسیر همه آیات حجت دانستن و حجت ندانستن آرای صحابه و تابعین و سایر دانشمندان،پذیرفتن کمک بودن روایات در فهم معنای آیات،تصریح به نیازمند بودن به روایات و اینکه برخی مطالب را جز از راه روایات نمیتوان به دست آورد،نادرست دانستن قبول مطلق روایات و طرد کلی آن،از نقاط قوت دیدگاه علامه طبلاطبایی در مورد روایات تفسیری است که ایشان در مواردی از این تفسیر بر این دیدگاهها استدلال کرده است؛(نک:همانجا،ج 5،صص 412،633،ج 21،ص 162،ج 1، صص 042،392)همچنین توجه داشتن روی به روایات تفسیری و توضیح معنای آنها و بررسی صحت و سقم و مطابقت داشتن یا نداشتن آنها با مفاد آیات را میتوان از نقاط قوت روش تفسیری وی به شمار آورد و در مجموع،بحثهای روایی این تفسیر مطالب و نکات مفیدی را در توضیح معنای روایات و تمیز روایات صحیح از ناصحیح دربر دارد که در تفسیرها و کتابهای دیگر کمتر دیده می شود و ازاینرو کتابها و تفسیرهای دیگر بینیازکننده از بحثهای روایی این تفسیر نیست،ولی در دیدگاه و روش تفسیری وی نسبت به روایات تأملها و کاستیهایی است که به آن اشاره میشود: 1-ایشان خبر واحد را هرچند سندش صحیح باشد،در غیر احکام فرعی حجت نمیداند و در کلمات وی دو دلیل بر این دیدگاه دیده میشود،نخست اینکه میزان عام عقلایی(سیره و بنای عقلا)چنین است و دیگر اینکه حجیت شرعی دایر مدار آثار شرعی است و در غیر احکام شرعی آثار شرعی وجود ندارد."