Abstract:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط وقف با تشیع، تأثیر گسترش تشیع در ایران، تأثیر نهاد
آموزش دینی بر گسترش تشیع و نقش تشیع در جهتدهی به موقوفات در دوره صفوی پرداخته
است و بر آن بوده است که نشان دهد چگونه گسترش وقف توانست بر روند گسترش تشیع در
ایران تأثیر گذارد.همچنین مشخص میکند که سیاستهای حاکم بر جامعه درحالیکه از سویی
به تقویت و گسترش وقف دامن میزد از سوی دیگر با استفاده از این گسترش به رواج
سیاست مذهبی خود، یعنی گسترش تشیع در جامعه کمک میکرد.برای درک بهتر چگونگی گسترش
تشیع در ایران عصر صفوی، بررسی وقفنامه و اسناد وقفی این دوره و تجزیه و تحلیل آنها
لازم به نظر میآید.این پژوهش با روش کتابخانهای و اسنادی تدوین شده است و اسناد وقفی سه شهر
اصفهان، کرمان و مشهد به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. 1
Machine summary:
"کارکرد این موقوفات با سیاست دینی حکام صفوی هماهنگ بود و خود آنان و عمالشان احتمالا باتوجه به این سیاستها مبادرت به انجام اینگونه موقوفات میکردند، اما میتوان تصور کرد که برخی از واقفان که فقط برای کسب ثواب اقدام به وقف میکردند، از تأثیرات جانبی آن بیاطلاع بودند.
مسلما موقعیت شاه اسماعیل در ابتدا بهعنوان مؤسس با دیگر پادشاهان این سلسله تفاوتهای اساسی داشت، همچنین جایگاه او نزد پیروانش؛بهویژه تا پیش از شکست چالدران، به وی نوعی جنبه قداست و تقدس داده بود که وی را در استفاده از شیوههای زورمندانه برای پیشبرد اهدافش یاری میداد بههرحال آرامآرام در اثر گذشت روزگار، شیوه زور و خشونت جای خود را با دیگر شیوهها، از جمله شیوه فرهنگی عوض کرد.
آنچه در اینجا دچار تغییر و دگرگونی در نهاد وقف شد، تعلق آن به گرایشهای فکری نهاد دینی در آن عصر بود، که با رسمیت یافتن آیین تشیع نهاد وقف در ایران در خدمت این آیین قرار گرفت و کاری را که قزلباشان برای اشاعه تشیع در جامعه آغاز کرده بودند، با شیوهای دیگر دنبال کرد.
این مسأله از آنجا قابل توجه است که در این دوره اوج فعالیتهای میسیونرهای مذهبی است که سعی داشتند به صورتهای مختلف میان سایر ملل به ترویج آیین مسیحیت بپردازند و ایران نیز یکی از کشورهایی بود که پذیرای بسیاری از آنان بود، اما نه تنها هیچ واکنشی دراینباره نمیبینیم، بلکه هیچ اقدام مشابهی نیز برای ترویج و تبلیغ اسلام شاهد نیستیم."