Abstract:
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و مؤثرترین وسیله ارتباط جمعی، خود را از پایگاه دینی تعریف و رسالت تبلیغی خویش را بر آن استوار نموده است.اقتضائات رسانهای و نوع رویکرد و عملکرد این رسانه، همواره مجال بحث از قابلیت و ظرفیت این ابزار برای چنین رسالتی را فراهم نموده است. این مقاله با رویکرد نظری، تحلیلی و پیمایشی، در تلاش است تا با برجسته نمودن برخی مشکلات فراروی تلویزیون برای تبلیغ دین و مقایسه فضای رسانهای آن با فضای رسانههای سنتی، به افقی از قابلیت تلویزیون برای تبلیغ دین دست یابد.به نظر میرسد، فضای تبلیغی در رسانه ملی دارای اقتضائات خاص خود است و همچون فضای تبلیغ سنتی، دارای نقاط قوت و ضعف است. باید به تناسب اقتضائات تبلیغ دین از رسانه ملی در این زمینه بهره گرفت و در بهرهگیری از آن باید به مؤلفههای پیام دین توجه ویژه نمود.
Machine summary:
"مشکل تشخیص برنامه دینی از غیردینی تلویزیون ما از یکسو، باید پاسخگوی مخاطبان داخلی باشد که زمینه دیدن تلویزیونهای ماهوارهای مخرب فرهنگ دینی ـ ایرانی برای آنها فراهم است و با انتظارات خاص خود از جمله سرگرمی و لذت بردن به تماشای برنامههای تلویزیونی مینشینند و از سوی دیگر، رسالت جهانی دینی اقتضای آن را دارد که به برنامههای جدیتر پرداخته و خود را از فضای جذابیتهای غریزی غیردینی رها سازد.
علاوه بر آن، واقعآ وقتی در مورد برنامههای تلویزیون قضاوت میشود ملاک قضاوت چیست؟ کدام برنامه سکولاریستی و کدام دینی تلقی میشود؟ آیا سرگرمی و ایجاد ابتهاج و سرور، غیردینی یا ضددینی است؟ تشویق به کار و تلاش چطور؟ تبلیغ سرمایهگذاری چگونه است؟ کدام بخش برنامههای اقتصادی جنبه سکولاریستی دارد و کدام بخش جنبه دینی؟ آیا با توجه به جامعیت دین اسلام که همه عرصههای حیات زیستی، معنوی، مادی، فردی، اجتماعی، قومی، ملی و فراملی را دربر میگیرد، ارائه برنامهای از بعد علمی، دینی تلقی میشود یا غیردینی؟ اگر پیامبر اکرم 9 مردم را به مهاجرت ـ هرچند به چین ـ تشویق میکنند و برای رسیدن به اطلاعات جدید و توسعه زندگی، فرو رفتن در اعماق دریاها را مورد تشویق قرار میدهند، این قطعآ با نگاه دینی و الهی است."