Abstract:
دولت ایران در آغاز سدهء نوزدهم ناخواسته پا به عرصهء سیاست بین الملل نهاد و با دولتهای بزرگ اروپا (انگلیس،فرانسه و روسیه)روابط منظم دیپلماتیک برقرار نمود و نخستین پیمانها میان طرفین بسته شد.اما به علت ناآگاهی درباریان قاجار از رموز سیاست بین الملل،نه تنها از برقراری روابط و پیمانهای اتحاد سودی عاید نشد،بلکه ایران وجه المصالحهء قدرتهای اروپایی قرار گرفت.
در سدهء نوزدهم بخشهای پهناوری از شمال،شرق و غرب ایران تجزیه شد و خلیج فارس زیر سلطهء بریتانیا درآمد و امتیازهای سیاسی و اقتصادی و بازرگانی و حتی نظامی بسیاری به دولتهای روسیه و انگلیس و دیگر دولتهای اروپایی داده شد.در اوایل سدهء بیستم با توافقهای 1907،1915 و 1916 بین روسیه و انگلیس،دولت ایران عملا تحت الحمایهء این دو دولت گردید.ولی انقلاب اکتبر 1917 روسیه نقشهء تقسیم ایران را از بین برد و قرارداد 1921 ایران و شوروی نیز طرح لرد کرزن،وزیر خارجهء بریتانیا را(که با بستن قرارداد 1919 با دولت وثوق الدوله میخواست ایران را دربست تحت سلطهء خود درآورد)با شکست روبهرو کرد.از آن پس،فصلی نوین در روابطی خارجی ایران برقرار شد.
Machine summary:
"لرد کرزن،وزیر خارجهء بریتانیا دربارهء نقش دولت و ملت ایران در جنگ بین الملل مینویسد:«گرچه دولت ایران در این جنگ بیطرفی اختیار نمود ولی دولت و ملت ایران تا آنجا که توانستند به فعالیتها و دسیسههای آلمان و عثمانی در خاک ایران کمک کردند و وضع عمومی ایران در نتیجهء تبلیغات مضر آلمانها،حملهء نظامی ترکها به ایران و خصومت خود دولت ایران نسبت به متفقین(روسیه و انگلیس)،چنان سخت و حساس گردید که متفقین برای حفظ امنیت مرزهای افغانستان،و نیز برای حفاظت از منافع مستقیم خود در ایران،ناچار شدند از همان آغاز امر،این کشور را(در عین بیطرفی)تقریبا به شکل صحنهای از صحنههای مهم جنگ جهانی تلقی کنند.
با خروج نیروهای روسیه و عثمانی از ایران که به موجب مادهء 12 قرارداد متارکهء جنگ، برست لیتوفسک،میان حکومت بلشویکی روسیه و دولتهای آلمان،اتریش،بلغارستان و عثمانی صورت گرفت،میهنپرستان ایران منتظر این بودند که ببینند آیا انگلیس،یعنی کشوری که خود را«وطن آزادی»مینامید،نیز حسن نیت خود را عملا اظهار و اثبات کرده و از دولتهای روسیه و آلمان پیروی کرده و فورا قشون خود را(که پس از عقب کشیدن عثمانی و روس دلیلی برای ماندن آنها در ایران نبود)پسخواهد برد و به رفع قیودات مخل به استقلال و آزدی ایران (که همیشه دربارهء آنها عقب نماندن از روسیه را دلیل مجبوریت خود پیش میآورد)موافقت خواهد کرد یا نه؟21 ولی برخلاف همهء ادعاها،حکومت انگلیس نه تنها نیروهای خود را از نیمهء جنوبی ایران بیرون نبرد،بلکه از خلائی که در نتیجهء خروج قوای روسیه در شمال ایران حاصل شده بود استفاده کرد و نیمهء شمالی ایران را نیز به اشغال خود درآورد و این کشور را به پایگاهی مهم جهت مداخلهء مسلحانه در آسیای میانه و قفقاز تبدیل نمود."