Abstract:
این نوشتار به معرفی دایرةالمعارف قرآن لیدن میپردازد که تألیف آن در 5 جلد ـ تا سال 2006 م ـ با سرویراستاری خانم جین دمن مک اولیف به اتمام رسید. سپس به تحلیل و نقد دایرة المعارف میپردازد و ادعای بیطرفی و دقت علمی آن را مخدوش میسازد و در اینباره از نمونههایی یاد میکند. در ادامه به تحلیل آماری نویسندگان مقالات میپردازد؛ این که از دویست و هفتاد و هشت نویسنده تنها 20% مسلمان هستند و تمام نویسندگان از طیف خاصی از مسلمانان و مستشرقان انتخاب شدهاند که معمولا متن قرآن را بشری میدانند و در پی تفسیر تاریخی آن بر میآیند.در پایان اشکالاتی را در مورد منابع دایرة المعارف مطرح میکند؛ این که برخی از منابع اصیل نیستند. به انتخاب مدخلها هم خرده میگیرد، مانند این که چرا در مورد «الله» مدخل ندارد، اما یک مدخل به ادبیات آفریقا اختصاص یافته است.یکی از خاورشناسانی که جایگاه بلند و شهرت زیادی میان خاورشناسان جهان دارد، تئودور نولدکه آلمانی است وی بخش سوم کتاب «تاریخ قرآن» را به مباحث رسمالخط و قرائت قرآن اختصاص داده است. موضوع قرائت و رسمالخط قرآن در واقع سابقهای طولانی دارند. قدمت و اهمیت آن دو باعث گردیده است، توجه بیشتری را جلب کنند و کتب و آثار متعددی در موردشان تدوین گردد، به گونهای که برخی به طور خاص در مورد قرائت یا رسمالخط، آثاری از خود برجای گذاشتهاند. به رغم تألیف آثار زیاد، محل معرکه آراء قرار گرفتن این دو مقوله ـ که کاملا بحث در مورد آن روشن شده بود ـ باز شبهات متعددی به وجود آورد که با دلایل متقن و قوی پاسخ داده میشوند. نولدکه در تحقیقاتش شبهات و نظرات خود را درباره نص قرآن، قرائات و رسمالخط مطرح کرده است. در این نوشتار برخی عقائد و نظرات او ـ مانند: نسبت دادن تمام قرائات به پیامبر(، ارتباط
Machine summary:
"(EQ l, xiii) این گزارش مختصر از انتخابها و تصمیمات ویراستاران، به علاوه چارچوب گستردة «دایرة المعارف قرآن» برای نشاندادن ادعاها و فرضیات این کار بلند پروازانه کافی است؛ کاری که شامل ششصد و نود و چهار مقاله ـ شرح پشت جلد دایرة المعارف قرآن مدعی نزدیک به هزار مدخل در پنج جلد است که احتمالا شامل مدخلهای یک خطی نیز میشود ـ با اندازههای متفاوت است و به دو دسته عمده تقسیم میشود: اول: مقالاتی که از اشخاص، مفاهیم، مکانها، ارزشها، اعمال و اتفاقات موجود در متن قرآن یا دارای ارتباط مهم با متن، بحث میکنند.
بینشی که در غیاب این مفهوم بنیادین دیده میشود، میتواند یک دسته نظرات متفاوت را به وجود آورد، اما نمیتوان گفت تفاوت آن نظرات برخاسته از تنوع پیش فرضهای بنیادین است، زیرا همه آنها بر پایه این فرض بنا شدهاند که قرآن واقعا «کلمة الله» نیست ـ دست کم، نه آن طور که خود قرآن ادعا میکند ـ بلکه ساخته دست انسان است و به طور شفاهی در یک زمان و مکان خاص به وجود آمده و مانند تمام متون شفاهی دچار «تکامل» متنی شده است.
اما آیا وجود یک چارچوب اساسی برای بررسی یک متن مانع وجود بحثهای جدلی و جدی میشود؟ تمام بدنه دانش قرآنی مسلمانان بر پایه این فرضیه بنا شده است که قرآن کلام خداوند است و از طریق جبرئیل به پیامبر اسلام نازل شده است؛ درست همان طور که خداوند به پیامبران پیش از او وحی میفرستاد."