Abstract:
در این مقاله،با نگاهی به آراء فارابی دربارهء مغالطات و مقایسهء آن با دیدگاه ارسطو علاوه بر بررسی موضوع،بهطور ضمنی تصویری از تحول و پیشرفت منطق در حوزهء مغالطه پژوهی از زمان ارسطو تا فارابی ارائه میگردد.نخست بحثی با عنوان«تعریف مغالطه» مطرح و سپس به بیان رویکردهای مختلف در مغالطهپژوهی پرداخته میشود؛آنگاه دیدگاه ارسطو و فارابی در مورد تعریف مغالطه،رویکرد،هدف،نامگذاریها و...باهم مقایسه و مشترکات،نقاط تمایز آنها از یکدیگر و میزان تحول بحث از ارسطو تا فارابی ترسیم میگردد و در نهایت مقاله با جمعبندی و نتیجهگیری به پایان میرسد.
Machine summary:
"در این مقاله،با نگاهی به آراء فارابی دربارهء مغالطات و مقایسهء آن با دیدگاه ارسطو علاوه
در زبان انگلیسی این سخن ارسطو چنین ترجمه شده است:
دیگری غیر از سخن و استدلال نیز ممکن است،لکن آنچه ارسطو آن را مغالطه میداند
پس از بیان تعریف مغالطه از نظر فارابی برای روشن شدن رویکرد او به این بحث لازم
(به تصویر صفحه مراجعه شود) مراجعه به جدولهای فوق و مقایسهء آنها با آنچه ارسطو در باب مغالطات گفته بود
همانطور که از سخن ارسطو برمیآید این همان مغالطاتی است که پس از او شارحش
توجهش،اشارهای به این قسم از مغالطات نمیکند و ازاینرو گفتیم فارابی و ارسطو در
بنابر سخن فوق منظور فارابی از مغلطات امری است عامتر و فراگیرتر از آنچه ارسطو
مقسم قرار داده بود؛لذا میبینیم که تقسیم فارابی مغالطات در احوال انسان(یا همان مغالطات روانی)را نیز شامل شده،درحالیکه طبقهبندی ارسطو مغالطات خارج از
عبارت دیگر مقایسهء این دو جدول دو نوع کاربرد را نشان میدهد که در یکی «اسم مشترک»به عنوان مقسم و در دیگری به عنوان«قسیم اقسام»یاد شده بهکار
حال این نکته باقی میماند که«ملاک تقسیم مغالطات از نظر فارابی و ارسطو
فارابی نیز مانند ارسطو به این مسئله توجه دارد که مغالطه اولا در کجا رخ میدهد و
فارابی برای هرموضع از مواضع مغالطه فراتر از ظرفیت این نوشتار است و مجالی دیگر
ملاک تقسیمات او نیز مانند ارسطو علل وقوع مغالطه است و مثالهایی که برای هر
مراجعه به مثالهای ارائه شده توسط ارسطو و فارابی و مقایسهء آنها مؤید این ادعا"