Abstract:
در این مقاله ابتدا رجعت با ادلة نقلی اثبات شده و سپس در بحث تناسخ، مهمترین ادلة استحالة آن با تحلیل نقادانه بررسی شده است. این ادله با دقت در مقدمات و لوازم آنها، به وسیله اشکالهایی ابتکاری مورد نقد قرار گرفته و این نتایج به دست آمده است که اولا": هیچ یک از این ادله با نظریة رجعت تنافی ندارد؛ ثانیا: از پنج دلیل استحالة تمام اقسام تناسخ. دلیل اول (بر اساس نظریة حرکت جوهری یا اتحاد عاقل و معقول) استحالة تمام اقسام تناسخ را اثبات میکند، ولی دلیل دوم تنها تناسخ مطلق را ابطال مینماید و دلیل پنجم (بر اساس نظریة اتحاد عاقل و معقول) تنها قادر به ابطال برخی از اقسام تناسخ است. دو دلیل دیگر باطل است. دلیل اول از دو دلیل استحالة تناسخ نزولی تنها برخی از آرای قائلان به این نوع تناسخ را ابطال میکند. دلیل دوم استحالة تناسخ نزولی و دلیل استحالة تناسخ صعودی، هر دو، باطلاند.
Machine summary:
"در این مقاله،از طرح ادلهء اثبات تناسخ صرف نظر میشود،زیر اولا:دلایل قائلین به تناسخ بسیار ضعیف است و نیازی به نقد و بررسی ندارد؛ثانیا:فلاسفه و از جملهء آنها،صدرا به تفصیل به بیان و رد آنها پرداختهاند(نکـ:صدر المتألهین،اسفار،9/47-26)؛ثالثا:در بحث مورد نظر ما که مسألهء تناسخ و رجعت است،تنافی ظاهری بین رجعت و استحالهء تناسخ است،نه بین رجعت و تناسخ،ازاینرو باید ادلهء استحاله تناسخ بررسی شود،تا معلوم شود کدام یک از آنها صحیح است و در صورت صحت با اعتقاد به رجعت تنافی دارد،یا نه؟ شرح و نقد مهمترین ادله استحاله تمام اقسام تناسخدلیل اول-به گفتهء ملا صدرا(نکـ:شواهد،235)دلیل مشهور برای اثبات استحالهء تناسخ،دلیلی است که ابن سینا اینگونه بیان کرده است:لازمهء تناسخ این است که یک بدن دارای دو نفس باشد،زیرا به مجرد اینکه بدن قابلیت و استعداد پذیرش نفس را واجد شود،از طرف عقل فعال(واهب الصور)به آن بدن نفس افاضه میشود،زیرا عقل فعال در فعل خود هیچ گونه عجز و بخلی ندارد و بدن نیز برای دریافت نفس قابلیت دارد،لذا محال است از طرف عقل فعال به آن بدن تعلق میگیرد.
نقدوبررسی ادلهء استحالهء تناسخ نزولی در مورد دلیل اول میتوان گفت:اولا:لازم است عبارت ملا صدرا به این صورت اصلاح شود:"لازمه تناسخ نزولی این است که همزمان با به دنیا آمدن حیوانی صامت،انسانی فوت کند"،زیرا درنظریهء تناسخ نزولی نفوس انسانهای فوت شده باید از تعداد حیوانات به دنیا آمده بیشتر باشد و در نتیجه نمیتوان گفت:همزمان با مرگ هر انسانی،باید حیوانی به وجود آید؛ ثانیا:این دلیل پس از اصلاح فوق الذکر،تنها نظریهء کسانی را ابطال میکند که همانند"بودا"بدن انسان را باب الابواب برای حیات تمام بدنهای حیوانی و نباتی میدانند و میگویند:نفوس ابتدا وارد بدنهای انسانی و از آنجا به حیوانات و گیاهان منتقل میشوند."