Abstract:
نمود مفهومی است که در برخی از زبانها مقولهء مستقلی را در دستور زبان به خود اختصاص داده است.اما بههرحال در همهء زبانها حتی آنهایی کهاین مقوله را بهطور مستقل ندارند به اشکار مختلف بیان میشود. منظور از«نمود»آن چیزی است که چگونگی انجام اعمال گوناگون و مراحل مختلف آنها را در زبان نشان میدهد.این مفهوم را میتوان از طریق عناصر گوناگونی از قبیل زمان فعل،«وند»های حاکی از تداوم یا تکرار،عبارتهای حاکی از شروع یا پایان یا تداوم عمل،افعال حائل مانند جزء فعلی افعال مرکب،قیدها، صفتها،حروف اضافه و امثال اینها بیان کرد.مقالهء حاضر با تفکیک نمود به انواع واژگانی و دستوری و تعریف اقسام نمود واژگانی و نمود دستوری علل خلط مفاهیم این حوزه را روشن نموده و میکوشد با ارائهء شواهدی از زبانفارسی،عملکرد مقوله نمود را در این زبان نیز نشان دهد.
Machine summary:
"به نظر میرسد که این زمان دستوری با ماضی مرکب(ماضی نقلی1)فرانسه همان نسبتی را دارد که ماضی متقدم با ماضی ساده دارد،یعنی به عبارت دیگر زمانهای فوق مرکب فرانسه نشان (1) surcompose میدهند که عمل یا وضعیت مورد بحث نسبت به زمان دیگری در گذشته یا در آینده پایان یافته و کامل شده است.
نمود قریب الوقوع:معمولا در صورتهایی از فعل نمایان میشود که عمل یا وضعیتی را نسبت به لحظهء گفتار یا نسبت به لحظهای درگذشته یا آینده در شرف وقوع نشان میدهد،مثال در فرانسه: Je vais lui parler de ce probleme Il allait sauter par la fenetre یا در انگلیسی: I,m going to write a letter They were going to leave یا در فارسی یا استفاده از فعل«داشتن»یا«خواستن»+یکی از افعال لحظهای: داشت میافتاد گرفتمش!
Formes periphrastiques من مریض هستم(وضعیت عادی) من مریض شدهام(وضعیت فعلی حاکی از وقایع قبلی) به نظر میرسد در زبان فارسی تقابل دو فعل بودن و شدن بیش از همه نمایانگر این نمود باشد، مثلا کاربرد ماضی نقلی یا ماضی بعید بعضی از افعال: گلدان روی زمین افتاده(است+بود) عمل افتادن گلدان قبلا انجام گرفته و توصیف وضعیت فعلی آن مدنظر است.
» t-1 t ----|---------|----------|-------- فرارسیدن زمستان مهاجرت آنها (ماضی استمراری+نمود تام) به هر طریق،نکته مهم در اینجا این است که در زبانهای فاقد مقوله صوری نمود،همه ظرایف این مقوله به کمک ابزارهای گوناگون زباین بیان میشود که صرفا محدود به فعل نیست[7]و عناصر دیگری مانند اسم یا صفت نیز میتوانند وسیلهء تجلی نمود باشند."