Abstract:
با مراجعه به آثار سهروردی با هشت استدلال تناسخیان مواجه می شویم که سهروردی به چهار استدلال پاسخ داده و وجه عدم اعتبار یا عدم درستی آن ها را نشان داده، در حالی که ملاصدرا با تفصیل به ابطال استدلال های تناسخیان پرداخته است. به نظر می رسد که سهروردی با تکیه بر مبانی فلسفی خود، نظریه تناسخ را نظریه ای ضعیف و نادرست قلمداد کرده و همین امر سبب اجمال در نقد استدلا ل های تناسخیان در آثار او گشته است. در این مقاله علاوه بر توضیح تفاوت روش ملاصدرا و سهروردی در ابطال تناسخ، دیدگاه کسانی که با استناد به برخی عبارت های سهروردی درصدد تناسخی قلمداد کردن او برآمده اند، مورد نقد قرار می گیرد.
Machine summary:
"ابطال ادلۀ تناسخ توسط سهروردی شیخ اشراق در کتاب «تلویحات»، به هشت برهانی که تناسخیان برای اثبات تناسخ ملکی (انتقال نفس موجودی از تدبیر بدنش بعد از مرگ جسمانی به تدبیر بدن موجود دیگر در این دنیا) اقامه کردند، اشاره و تأکید میکند که همۀ آنها اقناعیاتی است که مفید یقین نمیباشند.
نقش نظام صدرایی در ابطال ادلۀ تناسخ هرچند ملاصدرا در ابطال تناسخ از بیان دلایل مشائی غافل نیست (ملاصدرا، 1379، ج9، صص9-12)، اما تلاش میکند با نظام صدرایی مبتنی بر ده اصل: اصالت وجود، اتحاد ذاتی وجود و تشخص، تشکیک در مراتب وجود، حرکت جوهری و اشتداد در حقیقت وجود، متناسب بودن وحدت شخصی هر موجود با نحوۀ وجود آن، صورت به عنوان ملاک شیء بودن هر چیز، تشخص بدن به نفس، تجرد قوۀ خیال از ماده، رابطۀ خلاقیت نفس با صورتهای ادراکی خود و سه مرتبه بودن هستی (ملا صدرا، 1379، ج9، صص185-188)، انواع تناسخ و ادلۀ آن را باطل کند (ملاصدرا، 1379، ج9، صص9-47؛ همو، 1381، ص405).
از ظاهر عبارت ملاصدرا معلوم میشود که وی اعتقاد ندارد که سهروردی تناسخیمسلک است، بلکه به این روش اشراقی شیخ اعتراض دارد که چرا بطلان تناسخ و توجیه اقوال بزرگان را آن گونه که پذیرفتة روش صدرایی است، بیان نکرد (ملاصدرا، بیتا، ص476).
در توضیح این نظر لازم است گفته شود: اولا، چنین نظری با اعتقاد خود ملاصدرا در مورد گمان صحیح بردن به بزرگان حکمت در ابطال تناسخ ملکی و اثبات تناسخ ملکوتی، منافات دارد (ملاصدرا، بیتا، صص476-477 و 491)."