Abstract:
<P>روابط ایران و پرتغال در دوره شاه طهماسب تحت تاثیر اتحاد اروپاییان علیه عثمانی و تلاش برای وارد کردن ایران به این اتحاد بر ضد امپراتوری عثمانی بوده است تا قبل از عهدنامه صلح آماسیه بین ایران و عثمانی به دلیل تهاجمهای چهارگانه عثمانی به ایران زمان شاه طهماسب و رقابت ناوگان ریایی عثمانی با پرتغال در سطح دریاها و به ویژه خلیج فارس دو کشور ایران و پرتغال در عصر شاه طهماسب روابط سیاسی و نظامی با یکدیگر داشتند.</P><P> هرچند این روابط در سطح بالای نبود و از دیپلماسی فعال نمیشود در این دوره نام برد، اما وجود دشمن مشترک باعث دوام این روابط میگردید.با وجود این در این دوره ما شاهد اخراج پرتغالیها از خلیج فارس نیستیم و شاه طهماسب به دلیل مشکلات خارجی در مرزهای شرقی و غربی و همچنین عدم دارا بودن نیروی دریایی قوی توان مقابله با پرتغال را نداشت و پرتغالیها همچنان به سیادت دریایی خود در خلیج فارس و جزیره هرموز ادامه دادند.</P><P> سوال اصلی این تحقیق این است که آیا ایران و پرتغال در عهد شاه طهماسب دارای روابط خارجی پیشرفته با یکدیگر بودند.</P><P> فرضیه اصلی تحقیق:علیرغم وجود امپراتوری عثمانی به عنوان دشمن مشترک ایران و پرتغال در عصر صفوی دو کشور از روابط خارجی پیشرفتهای برخوردار نبودند.</P>
Machine summary:
"از موارد دیگری که در مورد روابط نظامی بین ایران و پرتغال در زمان شاه طهماسب میتوان عنوان کرد،این است که در سالهایی که جنگ ایران و عثمانی به شدت ادامه داشت،ترکان عثمانی جنگ را به خلیج فارس کشانده و با نیرنگ و تزویر،در آغاز پاییز سال 759 قطیف و در سال 069 مسقط را در ساحل عمان تصرف کرده بودند شاه طهماسب که توسعه نفوذ ترکها را به زیان مصالح ایران و بودن پرتغالی را در هرموز بهتر از نفوذ عثمانیها میدانست با پرتغالیها گرم گرفت و برخلاف میل باطنی خود به پرتغالیها دست دوستی داد و با آنها برای بیرون کردن ترکها از خلیج فارس متحد شد و بدینگونه بود که پرتغالیها و ایرانیها متفقا به قطیف حمله بردند و ترکها را از آنجا بیرون راندند و قلعه قطیف را ویران نمودند و عثمانیها بار دیگر در جنگهای دریایی به جزایر و سواحل خلیج فارس بینتیجه ماندند.
1 و-مسئله هرموز در عصر شاه طهماسب اول صفوی در دوران سلطنت شاه طهماسب اول اقدامی از جانب دولت ایران برای استرداد جزایر هرموز و قشم و کوتاه ساختن دست پرتغالیها از این جزایر و بنادر جنوبی ایران به عمل نیامد و چنانکه پیش از این گفته شد،شاه طهماسب از یک طرف گرفتار حملات متعدد طوایف ازبک و ایالات شرقی که چهار لشکر کشی به شرق ایران داشته است و از طرف دیگر گرفتار جنگهای بیست ساله و چهار تهاجم سلطان عثمانی بود و از همه مهمتر در زمان روی کار آمدن شاه طهماسب،اختلافات داخلی بین طوایف مختلف قزلباش وجود داشت و در آخر حکومت او نیز این اختلافات حاد شده بود و بدین دلایل شاه فرصت اینکه توجهی به جنوب ایران داشته باشد را نمییافت."