Abstract:
شاهنامه ی فردوسی به عنوان زاینده ترین سرچشمه ی مضامین حماسی- پهلوانی، حکمی ، اخلاقی و نیز به عنوان آیینه ی آیین های اسطوره ای و ملی ، همواره پس از روزگار فردوسی به استمرار خود به صورت یک جریان فرخنده ی فرهنگی و ادبی تا امروز ادامه داده است. یکی از سخنوران بزرگی که رگه های پویا و نیرومندی از بازتاب و تاثیر حماسه ی ملی ایران زیر نفوذ شاهنامه در شعر و سخنش یافت می شود، مسعود سعد سلمان است. مسعود به علل و انگیزه های گوناگون از شاهنامه تاثیر پذیرفته و حتی مبادرت به تهیه ی برگزیده ای به عنوان «اختیارات شاهنامه» کرده است؛ از جمله ی این عوامل و انگیزه ها عبارتند از: پرورش در خاندانی ایرانی، محتشم و اهل دانش و فضل بودن، امیری و فرماندهی لشکر، دبیری و شاعری، دلاوری و روح آزادمنشی و اندیشه های والای انسانی و مناعت طبع که در اشعار و حبسیاتش جلوه گر است. جلوه های تاثیر شاهنامه و شخصیت فردوسی ، هم در شیوه ی سخنوری مسعود - به عنوان شاعری که دارای سخن استوار و روان و اسلوب قوی است- متبلور است، هم در مضامین، مفاخره ها، آهنگ و لحن سخن حماسی و تصویرها و توصیف های سرزنده و جاندار از میدان های نبرد و هم در آشنایی شاعر با آیین ها و سنت های باستانی و تلمیح فراوان به قهرمانان و داستان های حماسه ی ملی ایران.
Machine summary:
"در این گونه سخنان اغراق حاکم اصلی است و استادانه و هنری به کار میرود و نفوذ شاهنامه نمایانتر میگردد: {Sز تاب آتش تیغب بجوشد آب در جیحون#ز زور شیههی رخشت بریزد خاره در کردر#چون از خون در برگردان ببندد عیبهی جوشن#چو از تف در سر مردان بتفسد بیضهی مغفر#ترا بینند بر کوهی شده در حمله چون بادی#چو برقی نعره پر آتش چو رعدی حلق پر تندرS}(همان،ص 137 و 138) -4-آشنایی با آیینهای ایرانی باستان بسیاری از اوایل شعری فارسی در دیوان مسعود سعد دیده میشود؛از جملهکهنترین شهر آشوب یا شهر انگیز(دیوان،صص 523 تا 538)که محصول شرایطزندگی اجتماعی محیط هند هم هست(ر ک:محجوب،1372:681)،همچنین قدیمترینماده تاریخ موجود در شعر فارسی،قدیمترین مستزاد(دیوان،ص 453)و نیز نوآوریدر گونههای مختلف حبسیه پردازی و چیستان گویی که با تحقیقی جامع بنیاد وردپای هر کدام از این انواع و اشکال ادبی و مضامین را میتوان در تاریخ ایران پیشاز اسلام تا حدودی جستجو کرد.
و مبالغه را بدانجا میرساند که به سیف الدوله محمود خطاب میکند: {Sاز آنچه پار تو کردی شها هزار یکی#نکرد رستم دستان زال پیکارS}(همان،ص 179) یا: {Sبه جود باطل کردی سخاوت حاتم#به تیغ باطل کردی شجاعت رستمS}(همان،ص 303) -4-تلمیح به داستانهای شاهنامه هرچند سدهی ششم روزگار سلطهی کامل ترکان بر ایران است و تعادل نسبیمیان اساطیر و آیینهای ایرانی و روایات اسلامی به نفع فرهنگ اسلامی به هم خوردهاست(شمیسا،1371:18)،اما مسعود در میان معاصران خود این امتیاز را دارد که درجای جای دیوان به بهانههای مختلف به داستانهای شاهنامه اشاره کرده است."