Abstract:
با وجود مطالعات سودمندی که در باب سره نویسی انجام گرفته، هنوز برخی از جوانب آن به درستی بررسی و گزارش نشده است، چنان که بر اساس اطلاع ما تا کنون درباره پیشینه تاریخی و مبانی نظری آن پژوهش خرسندکننده ای به سامان نرسیده است.
مقاله حاضر عهده دار بررسی پیشینه این گونه نگارشی و جستجوی بنیان های نظری آن تا عصر مشروطه است. این بررسی نشان می دهد که بر خلاف آن چه در آغاز به نظر می رسد، سره نویسی شیوه نوپدیدی نیست و پیشینه آن به قرن پنجم هجری باز می گردد و از آن پس در گذر قرن ها همواره کسانی، ولو از سر تفنن، بدان اقبال نموده اند. مقاله ضمن اشاره به نمونه های بازمانده از ادوار گذشته بر این نکته تاکید می ورزد که این گونه نگارشی از نیمه دوم قرن سیزدهم هجری تحت تاثیر رواج واژگان دساتیری، به ویژه اندیشه ناسیونالیسم مورد توجه و اهتمام افزون تری قرار گرفته است. مقاله در صدد است تا به پرسش های زیر پاسخ دهد:
1. آیا سره نویسی در ادوار گذشته مبتنی بر بنیاد نظری خاصی از نوع دیدگاه شعوبیه بوده است؟ 2. آیا می توان میان سره نویسی و ناسیونالیسم به وجود ملازمتی قایل شد؟ 3. در صورت وجود چنین ملازمتی آیا همه گرایش های ناسیونالیستی موید و مروج سره نویسی بودند و یا تنها گرایش خاصی بدان تاکید می ورزید؟
Despite much research about pure-writing، no satisfying one about its history and theories has been conducted to date. The present paper aims to study the historical background of this writing method and its theoretical bases up to the constitutional era. This study shows that، contrary to what it seems، pure-writing is not a new method and its history dates back to the fifth century AH. Referring to remains of past periods، the article emphasizes that this kind of writing got increasing attention since the second half of the thirteenth century AH، under the influence of widespread Dasatiri terms especially the nationalism movement. This paper addresses the following questions: 1- Was pure-writing based on any particular theory of Shu'ubiyya in the previous periods? 2- Was there any relationship between pure-writing and nationalism? 3- If there were such a relationship، did all nationalist movements propagate pure-writing or just a some particular ones insisted on it?
Machine summary:
"د)در هیچیک از دو متن فوق،بهصراحت نکتهای که مبین ارتباط این سبک باگرایش فکری و اعتقادی نویسندگان آن باشد به چشم نمیخورد،از نوشته شهمردانبن ابی الخیر چنین برمیآید که انگیزه سرهنویسان عصر او،براساس قول خود آنان تنهاقابل فهم بودن این نوع نوشتهها برای مخاطبان ناآشنا به زبان عربی بوده است و اینشیوۀ نگارش از مبانی نظری خاصی نظیر دیدگاههای شعوبی نشئت نمیگرفته است.
وی در ایران علاوه بر رسیدگی بهامور زرتشتیان،روابط نسبتا گستردهای با بعضی از تجددخواهان ایرانی برقرار کرد و ازطریق آنان برخی از باورهای خود را تبلیغ کرد؛چنانکه با جلال الدین میرزای قاجار(متوفی 1289 ق)مؤلف معروفترین کتابی که به فارسی سره نوشته شده،رابطۀدوستانه و نزدیکی داشت و هم او بود که ضمن ارسال نامهای به میرزا فتحعلیآخوندزاده(متوفی 1295 ق)،این فرستادۀ پارسیان هند را ضمن ستایش بلیغ،به ویمعرفی کرد(آخوندزاده،1357:375)و باب مکاتبه میان آندو را گشود.
این که در محفل یاران فرهاد میرزا از صعوبت سرهنگاری سخن بهمیان آمده خود مؤید آن است که در نیمه دوم قرن سیزدهم و چهبسا پیش از رواجاندیشۀ ناسیونالیسم نیز نوشتن بدین سیاق یکی از مسایل مورد بحث در محافل اهل ادببوده است.
این بخش از گفتار او که در آن بهصراحت نثر سره جلال الدین میرزا و یاران او رازبان بیمزه و مهجور معرفی میکند،ضمن نشان دادن تفاوت دیدگاه او با آخوندزاده و جلال الدین میرزا دگرگونی تلقی ناسیونالیستی او را در فاصله نگارش سه مکتوب وآیینۀ سکندری پیش چشم قرار میدهد و بار دیگر این استنباط ما را تأیید میکند کهسرهنویسی تنها با گونۀ خاصی از ناسیونالیسم ملازمت دارد."