Abstract:
براساس دیدگاه تجربه دینی، وحی، مواجهه و تجربهای است که پیامبر از سر میگذراند، نه این که حقایق و گزاره هایی را از خداوند دریافت کرده باشد. این
نظر ابتدا در اروپای مدرن پدید آمد؛ اما دیری نپایید که مورد پذیرش نواندیشان مسلمان واقع شد و از تحویل (ارجاع) وحی اسلامی به تجربه دینی سخن
گفتند.
طبیعی است که هر نظریهای، مبانی و لوازم خاصی دارد؛ اما آن چه در این نوشتار میآید، به لوازم و تبعات نظریه وحی تجربی ناظراست نه ارزیابی و
تحلیل اصل نظریه و مبانی آن. چنان که خواهیم دید، آن چه نواندیشان درباره وحی میگویند، با اعتقادات اسلامی تعارض شدیدی دارد.
این نوشتار، با نگاهی اجمالی به دیدگاههای نواندیشان دینی درباره وحی اسلامی آغاز میشود و در ادامه به برخی از نقد و بررسیهای لوازم این دیدگاه
خواهیم پرداخت. پیامدهایی که تجربه گرایی وحی دارد، عبارت است از:
1 . وحیانی نبودن ساختار قرآن (نفی سرشت زبانی)؛
2 . نفی عصمت پیامبر، و خطا پذیری وحی؛
3 . عدم انقطاع وحی و انکار خاتمیت؛
4 . نفی جاودانگی، جامعیت و جهان شمولی دین اسلام؛
5 . شریعت زدایی و نفی جامعیت فقه و ....
Machine summary:
"در بین مسلمانان، اندیشه ظهور پیامبر یا پیامبرانی دیگر، در ردیف انکار خداوند و انکار قیامت، ناسازگار با ایمان به اسلام و تفکر اسلامی و بدعت در دین تلقی شده است؛ اما نواندیشان دینی (از جمله دکتر سروش) بدون آنکه در آیات و روایات تامل کافی بکنند، تفسیر خاصی از وحی و نبوت ارائه میدهند که لازمه آن، «عدم انقطاع وحی» و «نفی خاتمیت» است؛ بدین سبب گفته میشود، «تجربه نبوی یا تجربه شبیه به تجربه پیامبران به طور کامل قطع نمیشود و همیشه وجود دارد» یا «در مورد اینکه هر کس میتواند رسولی بشود، باید اذعان داشت که کسی ممکن است برای خودش نبی شود و احوال خاصی بیابد» و یا این سخن که «امروز دوران ماموریت نبوی پایان یافته است؛ اما مجال برای بسط تجربه نبوی باز است».
از جمله آیاتی که به روشنی بر جامعیت دین اسلام دلالت میکند، آیه 89 نحل است که میفرماید: و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء»، کتاب [قرآن] را که بیانگر هر چیزی است به تو نازل کردیم؛ البته باید توجه داشت که مقصود از جامعیت دین این نیست که همه مسائل نظری و عملی به زندگی مادی و معنوی انسان، خواه در سطح مسائل کلی و کلان، و خواه در زمینه مسائل جزئی و خاص بهوسیله پیامبران الاهی بیان شده باشد و مطالعه کتابهای آسمانی، انسان را از هر گونه بحث و کاوش فکری در شناخت انسان و جهان و جوانب حیات بشری بی نیاز سازد؛ بلکه مقصود این است که دین در جهت هدف رسالتی که دارد، یعنی هدایت انسان به سمت کمال واقعی و همه جانبه او، از بیان هیچ نکته لازمی فرو گذار نکرده است؛ بنابراین، جامعیت دین را باید در مقایسه با هدف و رسالت دین تحقیق و بررسی کرد، نه فراتر یا فروتر از آن."