Abstract:
فقه حنفی در تاریخ طولانی خود، بیش از هر سرزمین دیگری در شرق اسلامی بویژه ماوراء
النهر نفوذ داشته و فقیهان بزرگی را در این منطقه از جهان پرورانده است که آنان
علاوه بر تألیفات زیادی که در زمینه فقه حنفی نگاشتهاند، به این مذاهب اعتبار
بخشیده و آن را به مناطق دیگر عالم اسلام نیز بردهاند.
مقاله حاضر کوششی است در بررسی وضعیت فقه حنفی در عهد حکومت ایلک خانیان که در ضمن
میتواند مدعای بارتولد خاورشناس روسی درباره روند کلی انحطاط فرهنگ و علم در
حاکمیت ترکان ایلک خانی را به طور نسبی به چالش بکشاند.
Machine summary:
"در ریشه یابی علل رسوخ مذهب حنفی در میان مردمان ماوراء النهر میتوان به چهار علت اشاره کرد: یکم: پیوند مرجئه با فقه حنفی در تاریخ مذهب ارجاء که یکی از مذاهب کلامی رایج در میان مسلمانان در سده اول هجری بوده است، دو نکته مرتبط با بحث ما وجود دارد: نخست آنکه از میان امامان مذاهب چهار گانه اهل سنت فقط ابوحنیفه، مدافع این مذهب بوده و دوم آنکه خراسان و ماوراء النهر، مهمترین مراکز رشد و توسعه مرجئه بوده است.
چهارم: آسان بودن فقه حنفی در مقایسه با سایر مذاهب این نکته در اصل به دیدگاه ابوحنیفه در جدا دانستن ایمان قلبی از فعل مسلمان باز میگردد که یکی از اصول اساسی مذهب مرجئه به حساب میآید (مغنیساوی، ص 57 تا 63) به همین اصل در گسترش این مذهب در پارهای از مناطق اسلامی بویژه در میان نومسلمانان ماوراء النهری که سرزمین آنها برای نخستین بار در سال 89 هجری به فتح اسلامی در آمده بود (ابن اثیر، 8/20) بسیار مؤثر افتاد بویژه هنگامی که ابوحنیفه رسما اعلام کرد که «تازه مسلمان در قلمرو کفر اگر قرآن نداند و یا از فرائض دینی بیخبر باشد، به صرف ادای شهادت مؤمن است.
این دیدگاه برای ساکنان تازه مسلمان ماوراء النهر بشارت مهمی بوده و تمایل آنها را به مذهب مرجئه و ابوحنیفه و فقه حنفی روزافزون کرده است بویژه که در رساله اعتقادیه مذکور در سدة چهارم هجری اصل جدایی ایمان از عمل اینگونه توضیح داده شده است: «و مذهب سنت و جماعت آن است که اگر یک بنده همه گناهان تنها بکند، آن را از رحمت حق تعالی نومید نباشد بود، قوله تعالی لا تیأسوا من روح الله."