Abstract:
احمد بن حسین بن عبیدالله غضائری معروف به ابن غضائری (در گذشته در نیمة نخست قرن
پنجم ق)، برای شناسانیدن رجال و راویان متهم، بد نام، ضعیف و ناموثق در قلمرو حدیث
شیعه، کتاب الضعفاء و المذمومین مشهور به رجال ابن الغضائری را تألیف نموده است. از
قرن هفتم هجری ـ پس از به صحنه آمدن کتاب ـ صاحب نظران و رجال شناسان شیعه دربارة
«ابن غضائری» و کتاب الضعفاء دیدگاههای مختلفی را مطرح نمودهاند. در دورة معاصر،
شیخ آقا بزرگ تهرانی و آیةالله خویی به سبب وثاقت و جلالت قدر ابن غضائری، انتساب
کتاب الضعفاء را به وی نپذیرفتهاند و استدلال نمودهاند امکان ندارد ابن غضائری
کتابی را تألیف نماید که در آن رجال و راویان زیادی از شیعه تضعیف شوند. نگارنده،
با عنایت به آراء اهل فن، جوانب مختلف دیدگاه این دو صاحب نظر را نخست طرح و
معرفی و سپس نقد و بررسی نموده و دلیل مخالف و مناقض دیدگاه مزبور را در کلام و
رویکرد آیةالله خویی یافته و نشان داده است.
Machine summary:
"دربارة اختلاف عبارات نجاشی با عبارات الضعفاء، بعضی صاحبنظران علی رغم نظر آیة الله خویی، گفتهاند پس از غوررسی، مواردی را که نجاشی به کنایه (نجاشی، ص 384، 329) یا به تصریح (همو، ص 185، 154، 122) [از ابن غضائری] نقل نموده با آنچه در این نسخة مشهور (نسخة کتاب الضعفاء) مذکور افتاده است، مطابق یافتهاند و بنابراین استشهاد به مندرجات الضعفاء را درباره جرح و تعدیل راویان صحیح میدانند (بهبودی، ص 65) و صاحب نظر دیگری هم گفته است: «منقولات نجاشی از ابن غضائری در بسیاری موارد با آنچه در نسخه موجود کتاب الضعفاء مذکور افتاده است، مطابقت دارد و سبب این که نجاشی همه مندرجات کتاب الضعفاء را ذکر نکرده آن است که از نظر وی به ثبوت نرسیده بوده و سبب دیگر تفاوت سلیقة او با ابن غضائری در نقد رجال و تشخیص موثقان از ضعیفان، بوده است» (سبحانی، ص 91).
شگفت آن که گویندة این سخن، دو صفحه بعد، پس از نقل سخنان علامه محمد تقی شوشتری که در تجلیل از ابن غضائری و کتابش و بیان مقام شامخ او میباشد و در آن به اعتماد نجاشی به عنوان ضابطترین رجالیان به وی اشاره نموده است، در مقام نقد این سخنان، پرسیده است: «اگر کتاب دارای چنین منزلتی بوده، چرا نجاشی در همه موارد به آن استناد نکرده و تنها در بیست و چند مورد [؟!] به آن استناد جسته است؟» (سبحانی، ص 93) در پاسخ این پرسش، به باور نگارنده نجاشی مانند دوست (بهبودی، ص 61، 57) همدرس و البته استادش ابن غضائری (نجاشی، ص 325، 269، 258، 83) که غیر از آثار ابن غضائری از خود او شفاها و در اثناء مذاکرات علمی استفاده کرده است (بهبودی، ص 62 ـ 61؛ نجاشی، ص 355، 329، 219) از صاحبنظران بزرگ شیعه در علم رجال بوده و دلیلی نداشته است که به سان مقلدی صرف، به نقل همة اقوال ابن غضائری بپردازد."