Abstract:
ژگانی را شامل میگردد.این پدیده،سادهترین رفتارهای زبانی تا پیچیدهترین شگردهای نحوی-اعم از کاربرد واژگان تازه در شعر،تا شکستن ساختارهای نحوی زبانی-را در بر میگیرد.البته باید افزود که نوآوری مفهومی،به مراتب عامتر و فراگیرتر از نوگرایی یا مدرنیسم دارد.مکتب مدرنیسم پس از پیمودن روند صعودی خود-چون دیگر مکاتب-در اوایل قرن بیستم رو به افول گذشت و منجر به پیریزی مکتب پسامدرنیسم گردید؛ولی نوآوری،آغاز و پایان مشخصی ندارد و همواره در طول قرون و اعصار،در ادبیات و هنر یافت میشده و در مدرنیسم هم وجود داشته است. سلمان هراتی از جملهء شاعران معاصر است که تحت تأثیر موج نوخواهی و نوگرایی،که از زمان مشروطیت وزیدن گرفته بود،از شگردهای نوسازی کلامی استقبال کرده است؛جلوههای این شگرد هنری در شعرهای وی،در زمینهء واژگان گویشی، ترکیبهای اضافی و همچنین واژگان اشتقاقی بارزتر است. پژوهش حاضر در صدد است تا با بررسی گونههای نوآوری زبانی در اشعار سلمان هراتی،در جهت شناسایی هرچه بیشتر شعر او گام بردارد.
Machine summary:
2. صورتهای نوآوری در شعر سلمان در این خصوص،آنچه ضرور است بدان پرداخته شود،ارائهء اشکال نوآوریهای زبانی در اشعار سلمان هراتی است؛این نوآوریها در اشعار وی اغلب به صورت نوآوری در حوزهء ترکیبهای وصفی و اضافی، واژگانی گویشی،انواع جابهجاییها،بهرهگیری از واژگان زبان محاوره و واژگان جدید و غربی و مواردی از این دست است،که به آن میپردازیم: 1-2.
این ویژگی به گونهء تقدیم صفت بر موصوف،با حذف کسرهء اضافه نیز در اشعار سلمان هراتی مشهود است؛در اینگونه از ترکیبها، صفت با مقدّم شدن بر موصوف خود،کسرهء مابین ترکیبات اضافی را از بین برده و ضمن ساکن کردن هسته،نوعی ترکیب زبانی بهوجود آورده است؛مانند ترکیب وصفی مقلوب«بلندنیزه»،«پاکچشم»و امثال آنها: در گذرگاه حادثه ایستادند پیراهن خستگی را با بلندنیزه دریدند(همان:72) وسعت پاکچشم تو،سجّادهء باد و باران بادهء نور مینوشد از جام دست تو مهتاب(همان:203) در زبان فارسی،کلمات مشخص شده همواره با کسرهء اضافه تلفظ میشوند:چشمپاک،نیزهءبلند؛درحالیکه شاعر با اعمال این جابهجایی،در قاعده آنها تغییر کرده است.
او در اینگونه از ترکیبسازی،متأثّر از شاملوست که نخستین بار دست به ابداع چنین ساختکهیی زد: جل وزغی بویناک چسبیده بر جدارهء سنگها در حاشیهء استراحت مرداب که قورباغههای همزادش در کارخانههی جهان سوم مدیر میشوند(هراتی،3831:722) این نکته را نباید از نظر دور داشت که پیش از سلمان،به واسطهء تقدّم زمانی،کسانی مانند اخوان ثالث نیز چنین ساختهایی را در اشعار خود وارد ساختهاند: دودناکی،پنجرهء کوری که دارد رو به تاریکی و به تاریکا زخمگینی خشک و راهی تنگ و تاریکا(اخوان ثالث،7531:82) اما سلمان با در نظر داشتن این ساخت،دست به ساخت کلماتی نظیر«مهتابناک»،«رعدناک»و«بویناک»زده است که ضمن ایجاد تحوّل در سبک بیان ساره و صمیصمی او،رنگ و لعاب کلام وی را یافته است.