Abstract:
گفتار حاضر به بررسی دو نظریه در باره شعر عرفانی فارسی میپردازد: یکی
نظریه «تکاملگرایانه» که پیدایش این نوع شعر را نتیجه تکامل شعر زهدی
میداند و دیگری نظریه «انسجامگرایانه» که پیدایش آن را تابع پیوستاری از
زمینهها و پیشینهها میشمارد. مطالعه پیشینه شعر عرفانی فارسی در شعر
غیرعرفانی، نثر عرفانی عربی و فارسی، شعر عرفانی عربی و شعر عرفانی فارسی،
این گفتار را به عرصهای برای عرضه هرچه روشنتر نظریه انسجامگرایانه
تبدیل کردهاست. این بحث با معرفی چند تن از آغازگران این نوع شعر خاتمه
مییابد.
This article is surveying two theories about persian mystical poem. One is the evolutionist theory، that believes، emergence of this kind of poem is the result of the evolution of Ascetic poem and the other، is the cohersivist theory which believes that there is coherent background for emerging mystical poem.
Studying the backgrounds of persian mystical poem within non-mystical one، mystical Arabic and Persian prose، Arabic and Persian mystical poem made this writing as a field of expressing the theory of cohersivists. This discussion with introducing some of beginners of this type of peom will be ended.
Machine summary:
4. شعر عرفانی فارسی پیش از سنایی، شعر عرفانی فارسی به معنای واقعی کلمه نداریم، بلکه خردهالگوهایی برای این نوع شعر داریم که از تمایلات روحی اقشار جامعه و در اینجا شاید بهتر باشد بگوییم، یک طبقه خاص و درعین حال وسیع اجتماعی برخاستهاند و بدین دلیل، بیشتر قالب کوتاه رباعی یا دوبیتی یا احیانا غزل، آن نیز اغلب بدون نام سراینده خود، به خویش گرفتهاند.
با این همه، دکتر شفیعی کدکنی، دیدگاه برتلس را مردود میداند و در این باره به همان ابوسعید بازمیگردد، ضمن اینکه وجود افراد دیگری پیش از او را نیز که تذوقی در شعر عرفانی کردهباشند، حتمی میشمارد (ابنمنور، 1381، بخش اول: صد و شش).
با این حال، هنوز دلایلی برای تردید در شمار ابیات بازمانده از ابوسعید وجود دارد؛ مانند ابیاتی که عینالقضات از او میآورد و ضعف ساختاری این ابیات، ما را به مقاومت در برابر انگیزههای اسطورهسازانه شرححالنویسان وی فرامیخواند: ای دریغا روح قدسی کز همه پوشیده است هر که بیند در زمان از حسن او کافر شود کون و کان بر هم زن و از خود بری شو تارسی پس که دیدهاست روی او و نام او که شنیده است ای دریغـا کـایـن شـریعت گفت مـا ببریـده است کاین چنین جانی خدا از دو جهان بگزیده است (عینالقضات همدانی، بیتا: 155) باری، گفتار را با معرفی چند تن دیگر از آغازگران شعر عرفانی فارسی به پایان میبریم؛ اما اینان و جز اینان هر که باشند، چیزی به اصل حقیقت نمیافزایند و آن اینکه پیدایش این نوع شعر در زمینههای گوناگون و با پیشینههای فراوان اتفاق افتادهاست و این زمینهها و پیشینهها، مجموعا در این باره نقش داشتهاند؛ بی اینکه یکی از آنها بر دیگری چندان قابل ترجیح باشد.