Abstract:
علم الهی یکی از پیچیدهترین مباحث الهیات خاص در باب صفات الهی است.ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژهء فلسفهء خود،از جمله قاعدهء«بسیط الحقیقه»نظریهء نوینی را در باب علم واجب تعالی به ما سوی عرضه داشتهاست.بر این اساس،خداوند در مرتبهء ذات خویش،به جمیع ما سوی علم اجمالی(بسیط)دارد،که در عین حال، کاشف از تفاصیل ما سوی است.وی همچنین بر پایهء اصول فلسفی خویش،از ذاتیبودن ضروریبودن علم الهی دفاع میکند.هرچند در حکمت صدرایی،علم خداوند به ماسوی علمی ذاتی و بسیط است، از آنجا که مشاهد و مظاهر و مجاری حقتعالی متعددند،به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت،میتوان علم حقتعالی را دارای مراتبی دانست که عبارتند از:عنایت،قضاء،قدر،قلم،لوح و دفتر وجود.
Divine knowledge is one of the most complicated problems of the attributes dealth with in theology. Molla Sadra، relying on his philosophical principles in cluding the rule of the pure essence، basit al-haqiqah، has presented a new theory on Divine knowledge.
On this basis، God in His essence knows all things in brief، in such a manner that by that brief and pure knowledge all things are known for Him in details. Sadra، furthermore، on his philosophical principles، support the essentiality and necessity of Divine
knowledge. Although in Sadra`s view Divine knowledge of the creatures is essential and pure، in accordance to multiplicity of His creatures، one can agree with degrees of the knowledge called attention (inayat)، decree (qaza)، destiny (qadqr)، pen (qalam)،
table (lauh) and the book of existence.
Machine summary:
"». (صدر المتألهین،1831:8) الف)علم واجب تعالی به ذات خود
صدر المتألهین برای اثبات علم ذات حقتعالی به خویش از اصل اتحاد عاقل و
در نظر ملا صدرا این علم علمی است بسیط و اجمالی که
وی در جای دیگر در اینباره-که علم واجب به اشیا در مرتبه ذات الهی علمی
براساس قاعدهء بسیط الحقیقه،چون واجب عین علم به ذات خود است و ذات او کل
بنابراین واجب تعالی به موجودات دیگر در مرتبه وجود آنها علم حضوری دارد.
این است که ذات واجب الوجود در مرتبهء ذات خویش مظهر جمیع صفات و اسماست و
علم واجب الوجود به ممکنات عبارت است از نفس حضور اشیا در برابر حق با همان وجودات
موجودات گوییم؛زیرا معلومیت اشیا به صور،معلومیت بالعرض است و معلومیت آنها به سبب معلومیت ذات باری بر ذات خودش که مبدأ وجود
صدر المتألهین معتقد است علم حقتعالی به اشیا ضروری است،نه امکانی:
علم عنایی یا مرتبهء الهیه عبارت است از انکشاف حقایق اشیا در مرتبهء ذات بر
صدر المتألهین دربارهء این مرتبه از علم واجب میگوید:
است از وجود این اشیا در حالی که اندازهگیری شده و صور آنها با تشخص و
قدر خارجی عبارت است از وجود تفصیلی آن اشیا در مواد خارجیشان که
صدر المتألهین دفتر وجود را آخرین مرتبهء علم باریتعالی میداند.
پس علم واجب به جمیع اشیا به حضور ذات آنها خواهد
نظر صدر المتألهین دربارهء علم باریتعالی به ممکنات استقبالی،حاکی از این است که
استقبال متصور نیست و حوادث مادی و زمانی نزد واجب تعالی مساویاند،بنابراین خداوند به علم حضوری از تمام امور وقایع آگاه است:"