Abstract:
در این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل دو جنبه از تجربه-گرایی هیوم یعنی اصالت حس و علیت انکاری، روشن شده است که پیامد پای بندی به این نظریه در عین تناقض درونی آن، حسن و قبح افعال و حقایق را صرفا یک امر اعتباری و قراردادی جلوه خواهد داد و به طور طبیعی آنها را به نسبیت و بی ثباتی خواهد کشاند. همچنین پیامد دیگر، انحصار معرفت در مشاهدات حسی نادیده و کنار گذاشتن خداباوری و دین مداری است. در پایان این جستار با توجه به خلط هیوم میان عادت و قانون علیت، نگاهی خواهد شد به حقیقت علیت در نگاه حکمای معاصر اسلامی.
In the paper two aspects of Humean empiricism، i.e. sensationalism and the denial of causality، have been analyzed. It has been made clear that the theory، having contradictory elements in itself، knows the vices and virtues of human actions and the trueness of propositions to be conventional، the fact leading to relativity naturally. Furthermore، the theory would necessarily end to sensationalism. And such being the case، one can never agree with religion reasonably and be faithful to it.
Machine summary:
"اگر از قضایای بدیهی و ضروری باشد که سابق بر تجربه است و این با منطق تجربی که اعتقاد به چنین معارفی ندارد در تضاد است؛ و اگر نیاز به تجربه پیشین داشته باشد، پس معلوم است که در بدو امر نتوانستهایم بدانیم که آیا تجربه مقیاس منطقی صحیحی است یا نه؟ 2ـ فلسفه تجربی فقط ظواهر و اعراض ماده را اثبات میکند ولی از اثبات ذات ماده و جوهر مادی (که آن ظواهر از وی عارض میگردد) عاجز است زیرا آنها به وسیله حس درک نمیشود و تنها با برهان عقلی میتوان وجود آنها را درک کرد [در جایی که اعراض و اصول ماده، فرع وجود ذات و حقیقت ماده هستند پس با نبودن جوهر سخن از عرض بیهوده است].
مهمتر از همه اینکه اصول تجربی در سه جا ریشه در اصول عقلی دوانده است که با نفی هر کدام از آنها باید دست از رویکرد تجربی برکشید که آن سه عبارتند از: 1ـ مبدأ علیت یعنی ممتنع بودن صدفه که موجب تعلیل مشترک برای صفات و حالات متعدد میشود؛ 2ـ مبدأ سنخیت یعنی میان علت و معلول همخوانی وجود دارد که از هر علتی معلول معینی صادر میگردد؛ 3ـ مبدأ امتناع تناقض که به استحاله اجتماع نفی و ایجاب با یکدیگر حکم میکند (صدر، 1400، 83).
تلازم میان علیت انکاری هیوم و نسبیتگرایی گرگیاس از آن روست که ایجاد موجودات در گرو علتی است که به سبب آن تلبس به وجود ممکن میگردد و اما بر فرض عدم تحقق حقیقت علیت، معلول و موجودی نخواهد بود که تجربی باشد یا غیرتجربی، علت باشد یا معلول و این یعنی تناقض و جمع میان هست و نیست."