Machine summary:
"اگر در دورههای دیگر نتوان حکم کرد که نوآوری در شعر از محتوا آغاز میشود یا از شکل در این دوره به روشنی آشکار است که به دلیل تحول اوضاع اجتماعی،بویژه وقوع انقلاب که در همهء شئون و نهادهای اجتماعی دگرگونی پدید میآورد،فرهنگ وهنر و ادبیات نیز به منزلهء ابزاری در خدمت اهداف انقلاب قرار میگیرد و بدینسان تغییر شرایط اجتماع،تغییر مخاطب،وظیفه و هدف شعر،ایجاب -------------- (1).
از جمله نخستین کسانی که به نقد شعر از دیدگاه محتوا و تأثیر اجتماعی و اخلاقی آن پرداخت،میرزا آقاخان کرمانی بود که در مقدمهء مثنوی خود «سالاریه»از مداهنه و چاپلوسی جمهور شاعران ایران انتقاد میکند و نتیجهء این اشعار مبالغهآمیز را مرکوز ساختن دروغ در طبایع مردم و تأثیر مدایح را تشویق وزرا و ملوک به انواع رذایل و سفاهت و ثمرهء شعرهای عرفانی و صوفیانه را تنبلی و کسالت حیوانی و گداپروری میداند و در مقابل،تأثیر شعرای فرنگستان را تنویر افکار،رفع خرافات و عبرت و غیرت و حب وطن و...
اگر از این دیدگاه سیر کلی نقد ادبی در ایران را در نظر بگیریم،میبینیم که با مجاملههای ستایشی و اغراقآمیز در انبوهی از سجع و جناس و تصنع آغاز میشود و رفته رفته،تا دورهء صفوی لحنی تندتر و صریحتر،آمیخته با هزل و هجای فردی به خود میگیرد و در این دوره به اقتضای حال و هوای انقلابی به اوج تندی و صراحت و حتی گاه فحش وناسزاگویی میرسد.
چنانکه یکی از بزرگترین شاعران و نویسندگان این دوره،یعنی بهار خود مینویسد که در این روزگار شبی چند مقاله و شعر مینوشته است:«ادارهء تمام جراید اقلیت آن روز و نوشتن شبی هفت سر مقاله،علاوه بر مقالات فنی و ادبی برای مجلات به نثر و شعر و مبارزهء دائمی،شغل من بود."
Automated keywords:
شعر
،
شعر مشروطه
،
ادبی
،
نثر
،
ادبیات
،
سنت
،
زبان
،
نقد
،
انقلاب
،
تجدد